استاتر خودت یه رفتاری کردی ک اینااینجوری میکنن ,مثلا من وقتی نامزد بودم بنظرم کارای مزخرف کردم مثلا خونشون خیلی کار کردم , هرچی میخواستن واسشون میخریدم , یا خواهرشوهرموهرجامیخواست میبردم باماشین یا میگفتن اینوبپوس میگفتم باشه, حتی بیرون و بازارم میامدن باهام حتی برخلاف میلم
پیش خودم میگفتم بزار ازاولش خوب باشم ک دوستم داشته باشن
ولی بعدش فهمیدم چشم به بچه نگاهم کردن,خوبیام شد وظیفه,همش دستوردادن بهم ,اصلا انگارمنوحساب نمیکردن و خیلی چیزای دیگ
بعد نگای جاریم کردم دیدم اون عالیه, جوری باهاش رفتارمیکنن انگارازش میترسن و خیلی چیزای دیگ ,
پیش خودم تصمیم گرفتم عوض شم ,مثل جاریم شم ,اولش سخت بود , اونا هنوز همون زینب احمق رو میخواستم ک ازش سواری بگیرن ولی خداروشکر تونستم , ,البته شوهرم طرفدارمن بود ,
حالاازحرفات فکرمیکنم توهم ی رفتارای بچگانه وکارای کردی ک اینااینجوری پرو شدن وفکرمیکنن کسی هستن?