خانما میخوام حرفای دلمو بزنم
خستههه شدم از اینک نمیتونم راحت با اطرافیانم ارتباط برقرار کنم
جایی یا مهمونی برم قبل ورود ب اونجا تپش قلب شدیدددد میگیرم و نفس کم میارم تاوقتی ک یکم بشینم و یخ آب بره تا آرومتر بشم
خصوصا خونواده شوهرم دیگ بدتر الان ۴ ساله ازدواج کردم هنوز خجالتیم
حس میکنم وقتی میرم جایی همه دارن ب قدمهام نگا میکنن به حرکاتم ب اینکه چطور رفتار کنم
بخاطر همین استرسم میگیره حرف بزنم یا پاشم
مثل یخ میشینم تاوقتی بریم
چکارکنم واقعاااا خسته و افسرده شدم؟فقط نگید مشاور
اونایی ک میتونن راهکار بدن بیان و خواهرانه کمک کنن