عزیزم من شوهرم اصلا دوستم نداره صبی دم اذانی بیدارشدم با صدا بلند گریه کردم شوهرم بیدار شد گف چته
قششششنگم میدونهمن ازچی ناراحتم
تو خونه مادرشم زندگیم داره از هم میپاشه
زنو شوهر بهم دلسرد شدیم خیلی زیاد جوری ک من هر روز ب طلاق فک میکنم
خدا خیری ب مادرش نده الهی ب زمین گرم بخوره الهی ی سکته ای بکنه ک نتونه با زبونش زندگی عاشقونه دوتارو بهم بریزه