خب ادامه تاپیک قبلیم و امروزم این شد که نتونستم جلو خودمو بگیرم ببینم اصن زنگ میزنه بیاد دنبالم یا ن .خودم بهش زنگ زدم. عادی بود مث همیشه و گف دوساعت دیگه میام دنبال اومد .مامانم اینا جلوی در باهاش برخورد بدی داشتن تیکه انداختن و اینم ریخت تو خودش .
بعد رفتیم جیگر خوردیم با اصرار من چون عادت شدم خداروشکر بچه ای در کار نیست ..چند وقته بهش میگفتم منچ بگیر ولی اصرار نکردم یا پیگیر باشم خودش یادش مونده ولی نمیگیره
گفت امشب رفتم پیش یه دستفروشه نشستم منچ میفروخت میخاستم برات بگیرم
ولی خیلی گرون بود گفتم چند بود مگه گف ۲۵۰
۲۵۰ تومن الان پولیه که زورش میاد خرج زنش کنه؟ فقط دله خودش .
موندم وقتی نمیخاد بخره و نخریده دیگه چرا اصن میاد میگه. ک ادم بسوزه