امروز دورهمی دختر عموها و زن عموهای شوهرم بودم.فقط من و یک خانم دیگه عروس بودیم.بحث عروس و مادر شوهر و شوهر راه انداختن.از هر دوتا جمله هم یکی میگفتن البته پسرهای ما و ما عالی هستیم.اون یکی خانم عروس عصبی شده بود و دهن به دهنشون میگذاشت بقیه هم کلا نقش خواهر شوهر گرفته بودن.بعد هی سعی میکرد من رو همراه کنه.ولی من فقط میخندیدم.اخرش