دیشب گفتم مامان امسال نریم بهشت زهرا
دیشبم خیلییی دیر خوابیدم
صبخ ۱۱ نشست بالاسرم پاشو بریم
هرجی گفتم با بابا برو گفت نهه
خلاصه پاشدیم
ترافییکک شدیدددددد تو ماشین سال تخویل شد
مامانم زنگ زد صاحب عزا خودش گفت نرفتیم
همونجا گفت دور بزن بریم خونه
اصلاا نمیتونم خودم و از عصبانیت کنتدل کنمم
تا تونستمممم جیغ زدم الانم رسیدیم خونه قهر کرده رفته بیرون