2777
2789
عنوان

جداشدم

276 بازدید | 16 پست

بچها من یکسالع ونیم بانامزدم بودم دهن لق بود بچه ننه بود ۳۵ سالش بوددوستش داشتم روش گیرمیدادم قهرمیکردم اخرسرازدستم دررفت ی سوتفاهم عجیبی پیش اومدعقرب همزمان دوس دخترسابقشوبادوستشوزده بودازدستم دررفت بهش گفتم حرومزاده الان ۵ ماهه ک تموم شده مادرش گفته دیگ این دخترتمومه اونم میگ دوستت دارم اما ب حرف مادرم گوش میکنم خیلی دوسش دارم و دیگه ازدواج نمیکنم

خیلی سر هم نوشتی

خب چجوری بگم، پوسته‌‌ی بيرونيم يه دختر قويه كه به كسی نياز نداره و خيلی خوشحاله؛ ولی درون خودم، یه دخترِ كوچولو با چشمای اشكی نشسته و منتظر يكی بياد ازش بپرسه چته.

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

اون رفته پی زندگیش...بعد تو هنوز داری بهش فکر میکنی.....سعی کن با واقعیت کنار بیای

تمام اتفاقات و حوادث که برشما وارد می شود خیر است... خداوند صلاح بندگانشان را بهتر از خودشان میداند،و هیچ اشتباهی در آفرینش خداوند روی نداده است...پس بیهوده از بخت و اقبال خود شکایت نکرده و ناراضی نباش.

بابا بیخیال..چیزی ک زیاد شوهر...هرکی میخواد من چندتاشو دور ورم سراغ دارم...مثل سگ پاسوخته موس موس می ...

😶😶😶

حالم بد شد از پستت

تمام اتفاقات و حوادث که برشما وارد می شود خیر است... خداوند صلاح بندگانشان را بهتر از خودشان میداند،و هیچ اشتباهی در آفرینش خداوند روی نداده است...پس بیهوده از بخت و اقبال خود شکایت نکرده و ناراضی نباش.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792