بچها من یکسالع ونیم بانامزدم بودم دهن لق بود بچه ننه بود ۳۵ سالش بوددوستش داشتم روش گیرمیدادم قهرمیکردم اخرسرازدستم دررفت ی سوتفاهم عجیبی پیش اومدعقرب همزمان دوس دخترسابقشوبادوستشوزده بودازدستم دررفت بهش گفتم حرومزاده الان ۵ ماهه ک تموم شده مادرش گفته دیگ این دخترتمومه اونم میگ دوستت دارم اما ب حرف مادرم گوش میکنم خیلی دوسش دارم و دیگه ازدواج نمیکنم