با یکی ۴ سال پیش دوست بودم
۵ ماه دوست بودیم و بیشتر مقصر من بودم و جدا شدیم
طی این چهار سال سالی یک بار اینا میومد یه پیامی میداد جهت آشتی
ولی خیلی اصرار نمیکرد
در حد یک پیام
سری اخر تو پیام ازم خواستگاری کرد و من گفتم نه
ولی بعدش پشیمون شدم
بعد از پنج ماه به یه بهونه ای پیام دادم و آشتی کردم باهاش
یک جلسه رفتم باهاش بیرون و اخرش گفت کی همو ببینیم و گفت هر وقت بیرون بودی بگو تونستم همو ببینیم
چون ۴ سال پیشم هر وقت بیرون بودم میگفتم و اون میومد
بعد از اون هفته ی بعدش خودش پنج شنبه پیام داد گفت ببینیم همون
گفتم نیستم فردا میتونیم ببینیم
بعد یه چیزی شد که ناراحت شدم و قرار رو کنسل کردم
از اون روز دو هفته س هر پنج شنبه میشه میگه کجایی میگم امروز نیستم فردا هستم دیگه فرداش نمیگه
سه روز پیش بهش گفتم امروز ساعت ۶ فلان جا هستم بیا گفتم ببینم میتونم.. ساعت ۸ پیام داد دستم بند بود و نتونستم ... منم نوشتم اشکال نداره...
امروز خودم بهش بگم بیاد فلان جا؟؟؟
اون ۳۷ سالشه و من ۳۳... مجرد هستیم.