یعنی واقعا من مقصرم؟ من بد کردم؟که خدا هیچ کارمو درست نمیکنه و گند میزنه بدتر؟
بعد از تمام اذیتای شوهرم و خونوادش، توهینا، کتک کاریا، بی احترامی به پدر مادرم.شوهرم دست مادرمو شکست. به پدرم فحشای بد داد، بچمو دزدیدن، رفتم برا بچه م ،هموشن ریختن سرم کتکم زدن. بهم تهمت دزدی زدن. آبرو توی محل و فامیل برام نذاشتن.از خونه من و بچمو بیرون کرد... هرچی بگم از بدیاشون، تمومی نداره. دلیل همش هم دخالت و حسادت مادرش بود و بچه ننه بودن شوهرم... بگذریم
الان واسه اینکه منو ناشزه کنه رفته برا پدر مادرش خونه اجاره کرده ولی قرارداد به اسم خودش...
بعد یه جاییم خونه گرفته که جای پرت و بدون همسایه. که قانون نتونه از همسایه ها تحقیق کنه. هیچ همسایه ای ندارند. یه ساختمان تازه سازه توی یه شهرک تازه ساز . که کلا یکی دو. تا خونه با فاصله زیاد داره.
چندتا از همسایه های قبلیشون که با ما هم ارتباط داشتن، از زبان مادرش شنیدن که اون خونه برا خودشه و برا پسرش نیست.در واقع پسرش با نیت فریب و کلاهبرداری، حق منو پایمال کنه.
قرار شد دوتاشون بیان شهادت بدن دادگاه.
یکی که برادرش افتاده آی سی یو و دکتر جوابش کرده گفته تا فردا نمیمونه
یکیم از شانس من دقیقا روز دادگاه قراره محصول کشاورزیشونو برداشت کنن.
پس خدا کجاست؟ یا طرفدار ظالم و دروغگوعه ، یا من مقصرم و ظالم که خدا کارمو خراب تر میکنه. یا اصلا عدالتی نداره