خدا ازش نگذره
مثل دوستی خاله خرسه
از وقتی زایمان کردم دائم خونه منه الان ۳ ماه شده
خب اوایل واقعا بلد نبودم به کمک نیاز داشتم اما الان نه ولی اون بیخیال نمیشه
هر کاری من میکنم برعکسش میکنه
تا حالا چندین بار باهم دیگه بحثمون شده
نمیتونمم بیرونش کنم
هر روز میاد بچه رو میگیره تو بغلش میکشونه یا گاهی ایستاده نگهش میداره خیلی بدم میاد
چندتا مستقیم و غیر مستقیم تذکر دادم محل نمیده
چون بچه در اون حالت گریه نمیکنه دیگه کارش شده
خیلی خیلی زیاد بابت آیت موضوع ناراحتم
پس تو مگه مادرش نیسی؟چرا نمیتونی مراقبت کنی ازش در مقابل همچین چیزی ؟بچه رو نده بغلش
بندازش بیرون اگه هم نرفت تو هم بگو مادر جون توکه اینجایی بچه رو بگیر که من برم خونه بابام یه سر بزنم برو یک هفته بمون خودش خسته میشه میره اگه نرفت چند بار تکرارش کن
منم ۱۵ سالگی زایمان کردم برا بچم از دستم بیفته طوریش بشه میگفت خودت ببرش حموم من بلد نیستم منم بچه نادون فکر میکردم راس میگه بچه دختراش و جاریم و گرفت نکنه خدایی نکرده بیفته خودش برد حموم باردار بودم میگفت تو الان حامله ای جنا میان تو خونت صدا در میارن یا میترسوننت تا بچت بیفته مواضب باش نترسی انقدر گفت برام بد خواست دخترش ۳ تا بچه سقت کرد دیگه لال شد
خیلی بیشعور.ن پسر منو میگرفت انقد بالا پایین میبرد انقد تکونای بد میداد حرف هم میزنی میگن این خودش ۳تا بچه بزرگ کرده
بعدا فهمیدم اینکارا چقد میتونه ب مغز بچه آسیب بزنه.
سه ماه خوبه این نوزاد چند روزه رو پرتاب میکرد بالا پایین
