2777
2789

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

خیلیم عالی رو من می تونی حساب کنی جانم

فدای تو  مثلا شب یلدا بود ما سه تا مریض شدیم رفتیم دکتر نمیدونم از صبح همسرم یه بهونه دعوا راه انداخت لعنتی گرفت خوابید اصلا انگار نه انگار شب یلدا بود  میاد منت میکشه قول میده با حرفاو رفتارش نارلحتم نکنه اما میکنه  دلم میخواد دیگه واقعا فرار کنم 

[QUOTE=321737793]فدای تو  مثلا شب یلدا بود ما سه تا مریض شدیم رفتیم دکتر نمیدونم از صبح همسرم یه بهونه دعوا راه میدونی چیه بعضی از مردا عادت دارن که بی خیال باشن و با یه ببخشید یا منت کشی ساده فکر میکنن کار تموم شده 

به نظر من بهتره به جای اینکه تو خودت دردت رو بریزی بهش بگو رک و مستقیم که من دلم میخواست امشب بریون بریم ولی تو خوابیدی 

به جاش میتونید فردا رو یلدا کنید


💕 اگر حرفی زدم که کمکت کرد میشه برای سلامتی و عاقبت بخیر شدنم یه صلوات بفرستی ...🙏 ⁦ کاربری دست ۲ نفره

چرا دلت گرفته 

تازه برادرشوهرم بله برون بود مادرمن دارو درمانی داره ۹ماه خیلی داغونیم بعد خانواده شوهر عادت دارن توخواستگاری و مراسم شهرستان نمیدونم چرا منو نمیبرن با جاری بزرگترم خانواده شوهر قهرن منم ادمی نیستم بخوام باهاشون برم مسافرت خواستگاری برادرشوهرم شوهرو خواهرو داماد و مادرش رفتن یه تعارفی یه حرفی نزدن منم برام مهم نبود بله برونش افتاد تو دارو درمانی مامانم من باید میرفتیم بیمارستان خون تزریق بشه با همسرمم قهر بودم هرروز یه پیام که میای مهمونی منم نیگفتم نمیتونم دلیلم میوردم بعد روز بله برون  اینارفتن من به مادرشوهر زنگ زدم که بگم این جریانه البته شوهرم گفت وگرنه من ادم حسابش نمیکنم بعد زنیکه میگه مادرت واجبه یا شوهرت منم گفتم تو مریض بشی خوبه بچت نیاد کثافت میگه من هیچوقت مریض نمیشم حالا انقدرررررر بدجنسو خبیث و فتنه و زندگی خراب کنه واقعا راست میگه اصلا مریض نمیشه پسرش مریضی بد داره این هیچی نمیشه  بعد قطع کردم زنگ زدم به همسرم گفتم من احترام گذاشتم مادرت شعور نداره قطع کردم و مادرش گفته بود چون برادرشوهرم داماد ماموریته همسرمن با دامادشون یلدایی عروسو ببرن منم بهش گفتم ببری دیگه من میدونم باتو حالا امروز که یلدایی بود از دیشب میگفت مریضن امروزم سرکار نرفت ولی حالش وخیم نیست خودش اه و ناله داره صبح بدون هیچ دلیلی دعوا بحث راه انداخت و قهر شدیم چون چندبارشده بخاطر اینکه نذاشتم بعضی جاها حرف مادرش بره دعوا بندازه الانم حس میکنم عمدا دعواراه انداخت منم قصدم واقعا جداییه چون خیلی برام غیر قابل تحمله میگه سه چهارسال صبر کن شایان بزرگتر بشه بعد که من گفتم به من چه عمرمو هدربدم تو پیشرفت کنی چون ازدواج کردیم هیچی نداشت الان خونه ماشین که بخدا با پیگیریو تلاش منم هست بازرنگی زد به نام خودش الانم خیلی خسته و دلشکسته ام خیلی دوس دارم از زندگیم گشه بره دروغ نگم خدایا منو ببخش اما انقدر اخلاقو زبونش تلخو گنده که از حرف زدن باهاش بیرون رفتن فرار میکنم همش استرس دارم لعنتی یه زری بزنه باز دعواشه  خدایا منو ببخش بعضی وقتا حس میکنم کاش یکی توزندگیم بود باهاش حرف میزدم واقعا ادم بود دوسم داشت حرفمو گوش میکرد کمتر طعنه و تیکه و حرصم میداد کاش این همسرم نبود کاش هیچوقت باهاش ازدواج نمیکردم خیلیییی پشیمونم کاش ازش بچه نداشتم گیر کردم 

تازه برادرشوهرم بله برون بود مادرمن دارو درمانی داره ۹ماه خیلی داغونیم بعد خانواده شوهر عادت دارن تو ...

عجب آدمیه 

معلومه ک مادرت تو این وضعیت مهم تره چقدر خودخواه هستن

عجب آدمیه  معلومه ک مادرت تو این وضعیت مهم تره چقدر خودخواه هستن

من‌ الان خودمم تو الویت نمیدونم والا دندون ریخت تز اعصاب حوصله یا وقت نمیشه برم دکتر بقران دروغ نمیگم انقدر خانوادگی خبیثو بدجنسن انقدر بدن همسر منم از اون خانوادس دیگه حالا این اینجوریها حاضره با من دعواکنه فحش بشنوه تو خونه جنگ وقهر باشه ولی یه موقع پسر بده مامانش نشه یا خواهراش خیلی خره مادرو خواهرو داداش کوچیکشه حالا همین داداش کوچیکه همه ازش حساب میبرن مامانه جرات نداره بگه برو اونور فرداروزی کسی جرات داره زنشو ناراحت کنه یا اون بخاطر مادرو خواهرو داداش حاضره تو زندگیش همش قهرو دعوا باشه عمرااا اما این اسکول پپه اینکارارو کرد الان انقدر ازش بدم میاد بیزارم که دلم میخواد توزندگیم نباشه خودش خانوادش دلم میخواد جداشم فرار کنم از این طایفه گ وه.. حالا چنان خودشو دست بالا میگیره انگار چه پخیه دوزاری بی اراده خای مال

اگه شرایطشو داری جداشو  ارزش خودت بیشتره آرامش خودت مهم تره

شرایطشو الان نه ولی از سال دیگه بخوام اموزشی ببینم دستم پر بشه حتما جدا میشم من با این اینده روشنی ندارم واقعا قصدم جداییه حیف بچم کاش از یه ادم درست بود 

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792