2777

نون #

برای هشتگ "نون" 55 مورد یافت شد.

آقای مخاطب سلام، ساعت هفت و چهل دقیقه صبح است و من در کانالم سلام و صبح بخیر گفتم و با متنی که خیلی میتواند دلبر باشد نوشتم امروز روز بهتری نسبت به دیروز است. بعد پتویم را کشیدم روی سرم و فکر کردم. اگر قول بدهی باز ناراحت نشوی، بیشتر به تو فکر کردم. چشمهایم کمی هم چکه کردند چون.. نه نه.. خدایی نکرده به تو بر نخورد ها، اصلا به خودت نگیری ها. همینجوری الکی گریه کردم.

خب آدم ها هزار و یک دلیل دارند برای گریه. اصلا حواست هست دلار چقدر تومن شده؟ همین چند روز پیش رفتم ماست و گوجه بخرم اما پولم فقط به یکیشان رسید. آره اصلا من بخاطر اینکه نشد گوجه فرنگی بخرم گریه کردم وگرنه تو که خیلی مهربانی. من بخاطر اینکه گوجه فرنگی های خوشرنگ مال من نشدند گریه کردم وگرنه تو که حواست به من هست. هست؟ گفته بودی هست. تو یادت نیست اما من یادم نمی رود. آخه میدانی؟ همان روز اولی که بدون سلام و کوچکترین حرکتی که بشود از آن سوبرداشت کرد، آمدی و یک حرف کوتاه به من زدی، فهمیدم با چه کسی طرفم. همان روز رفتم و یک ضبط صوت کوچک خریدم بعد با کلی زور و درد آن را در سرم فرو کردم و از آن به بعد تک تک حرف هایت را ضبط کردم. یک چیزی بگویم؟ من هرشب دوباره و چند باره حرفهایت را گوش میکنم. کجا بودیم؟؟ آهان، گفته بودی حواست به من هست و بعد تر ها گفته بودی حواست به همه چیز هست. بعد از من می‌پرسند چرا به تو می‌گویم مرد روزهای سخت. خب این اسم فقط به تو می آید. اگر مرد روزهای سخت صدایت نکنم مجبورم بگویم خدای کوچک من. اصلا همیشه همه حق و حقوق برای تو بوده با آن صدای لعنتی ات. تو خودت بگو کدام بیشتر به تو می آید.

ولی... وای من چقدر احمقم. تو که نمیدانی، خب تو که با چشم های من نمیبینی، چطور توقع دارم بفهمی کدام بیشتر به تو می آید.

اصلا بگذریم، من میرم به چکیدن هایم ادامه بدهم.

دوست دارت، نبات

نون#  

مرض از خودم بود.مرض داشتم اینقد قشنگ عاشقی کردم.خودش دل میبرد بعد به من میگفت از اون دلبر بیشرفایی

میگفتم سیگار میخوام میگف تو سیگار دلت نمیخواد،دلت میخواد با پشت دست بکوبم تو دهنت..ولی وقتی رو پل مینشستیم و پاهامونو اویزون میکردیم خودش فندک میگرف زیر سیگارم بعد از سیگار دهنیم کام میگرف

زمستون که میشد ی پتو ورمیداشت میرفتیم یه جای خلوت و پتوپیچ مینشستیم و باقالی و لبوی داغ میخوردیم.میدونست زیاد دوس ندارم و هی میگف بزک نمیر باهار میاد

بهارا که میشد ینی چاقاله بادوم و گوجه سبز و اینا عصاره زندگیه منن

کاپشن صورتیمو که میپوشیدم میشدم پلنگ صورتی و وقتی مشکی میپوشیدم میشدم جوجه اردک زشت،اینایی که میگمو زبونی میگف وگرنه میدونم ته دلش من همون زیبای خفتش بودم ک هروخ نزدیکش میشدم وعده میداد ی روزی قراره ببوستم که بدونه فرداش کابوسا تمومه

رفته بود ی تل گرفته بود که روش ماه داشته باشه..میگف کلی گشتم تا پیدا کنمش..گفتم چرا ماه..گف اونوقت میشی ماه پیشونی

میومدم رماتیک زل بزنم تو چشاش ی کم نگام میکرد میگف مردشور قیافتو ببرن که جون ب جونت کنن دلبر بیشرفی

ولی من خیلی قشنگ عاشقی کردم

نون#


اینو 3 سال قبل تو کانالم نوشته بودم، یادش بخیر 

پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز