سلام دوستان میشه راهنماییم کنید کلا گیج شدم
من مدرسه تیزهوشان بودم از اول دانش اموز تاپ و تلاشگری هم بودم
از کلاس دهم برا کنکور شروع کردم خوندم با هزار تا بدبختی چ شب بیداری ها و صب بیداریها ک نداشتم چ موقعهایی ک با اشک درس نخوندم کلی منبعو تست زدم اندازه 5 نفر درس خوندمو اطلاعات داشتم ولی نزدیکای کنکور دیگه خسته شدم رفتم اما باز خوندم همه دبیرام میگفتن زیر هزار میشم کنکور دادم رتبم جوری شد ک همه پیراها رو میاوردم بجز سه رشته کلی گریه اصن نابود شدم سر جلسه انگار مغزم هنگ بود البته اون سه سال فشار خانواده هم خیلی بود ک ترازا بالا باشه و ... یارو ک سطحش مث من بود سر جلسه خودشو جمع کرده بود هزار شده بود ( ی سری مشکلات زیاد دیگ مث مشاور فیک و .. هم بود اما باز سطح علمیم در حد زیر هزار بود)
بعد از کلی مصیبت خودمو جمع کردم هزار بار مردم ، طعنه شنیدم ، اشک ریختم ولی باز شروع کردم برا سال جدید کتابایی ک زده بودمو لازم نداشتم همه رو اهدا کردم ی چندتا سطح بالا برا خودم نگه داشتم شروع کردم ب خوندن همه چی عالی بود تا دو سه ماه اخر ، کلی افکار منفی اومد سراغم درگیر مقایسه شدم ترازام از 6900 رسید 600 ولی باز ازمون اخر 6700 شدم جامع های سنجش دیگ خرابشو 3000 شدم ، ولی رفتم سر جلسه انگار ذهنم قفل بود سوالا رو بلد بودم ولی دقیق یادم نمیومد شبیه همشونو دیده بودم ، کسی ک من سوالاشو جواب میدادم رتبش شد 700 ، رتبه خودم شد 5000 منطقه ، داغون شدم دارم میمیرم ، نمیدونم چ دردیه ک اطلاعاتم در حد زیر صده سر جلسه خراب میکنم ازمون حضوری هم دادم ولی بی فایده بود
خانوادمم نمیذارن برا سال سوم بمونم ،
از ی طرف دیگ هم نمیتونم رشته ای جز سه تای اصلی رو برم چون این همه درس خوندمو زحمت کشیدم نمیتونم بیخیالش بشم
حقمو نگرفتم
خانوادمم میگن اگ پزشکی میاوردی فردا روزی با یکی مث خودت ازدواج میکردی (خواهشا نگید افکارشون غلطه و .. خودمم قبول دارم حرفشونو)
اصن داغووون شدم
همه ی تلاشام هدر رفت 😭😭😭 تا مرز خودکشی رفتم
چیکار کنم ؟