پسر ش دوازده سالشه ودخترش هفت ساله پسرش هر کاری مادرش کرده مثل یه صفحه ی سفید بلد شده هر رفتاری هر کاری چه درست چه غلط ولی پسرش از صبح تا شب تو کوچه ولو شده معلوم نیست داره باتوپ به دیوار همسایه که بچه کوچک داره می زنه یا چون همسایه گفته جلوی در خونه ی ما داد نکش داره تو کوچه عربده می کشه عین مامانش که هر وقت مادرشوهرش از چیزی بدش می اومد بدترش می کرد تا عقده هاش برطرف شهذاین از پسر.
برا دخترش نگاه می کنه هر روز ببینه چطور به سبک روز بزرگش کنه خوب بهش برسه از همون اول داره از همین حالا برنامه برا ایندش می چینه اگه خدا بخواد از همین حالا باید به فکر تور کردن داماد باشه چون قراره مثل مامانش عروس جهنمی خونه ی مادرشوهر آینده باشه اون وقت دومادکیه ؟!یکی از همون پسرهای تو کوچه که مادرش سرش با دخترش گرمه 😁