سلام بچه ها می خوام داستان زندگی و رابطه عجیب یکی از دوستام رو براتون تعریف کنم...
ازش اجازه گرفتم که اینجا بگم...
یه سری چیزای کوچیک رو تغییر میدم که شناخته نشه اما واقعیت موضوع همونه....
داستان طولانیه و خیلی تلخه اگه ناراحت می شین نخونین... صبور باشین تا بخش بخش بذارم...طولش نمی دم
نظراتتون رو هم بنویسین حتما سر فرصت میخونم و جواب میدم.
چون نویسندگی رو دوست دارم اگه نظرتون رو در مورد شکل داستانی هم بگین خوبه