#یه_نصیحت_دوستانه🤔 میدونی رفیق؛حقیقتش اینه که هممون یه روزی پیر میشیم...نه چهرهای که الان داریم برامون میمونه نه این بر و بازو و هیکلی که احیاناً به هم زدیم!☝️اون روزی که این سرمایهها از دست بره، دیگه فقط خاطرههایی که باهاشون ساختیم مهمه...👈 اینکه هیکل و قیافه و از همه مهمتر دلمون رو برای چی گذاشتیم وسط ؟؟❌برای رابطههای نادرست؟❌برای آدمای نادرست؟❌برای کارای نادرست؟چند ثانیه خودِ پیر و از رنگ و رو افتادهمون رو تصور کنیم؛ چی از دست دادیم تو این سالها...؟؟ درست زندگی کنیم،همونطور که خدا ازمون خواسته...
اللهم الرزقنا شهادته فی سبیل الله ❤ به تو خواهم پیوست مثلا میشه توی روضة الشهيدين کنارت بلد بلد گریه کنم !؟بسم رب الجهاد 🤍به نام خدای جهاد ها !این که دلتنگ و بی تاب تو ام اقرار می خواهد مگر !
خدا تو دستمو بگیری،شاید به مو برسه ولی پاره نمیشه/قسمتی از دلنوشته میرزا تقی خان امیرکبیر در شب قدر:خدا،امیر تویی،کبیر تویی،تقی همون شاگرد آشپزه،تو راه رو بهم نشون بده .../ کار خوبه خدا درست کنه،سلطان محمود کیه( اینو سرچ کنید)/خدا هر کی که این امضا رو میخونه حس خوشبختی رو بهش اعطا کن
بلدم تکیه کنم باز به دیوار خودم !! قلب ، قلب خودمه اما ضربانش تویی عشقم🤍💔👋 ~تـابـ؏ِ قـَوانـیـטּِ مـَ؏ْـزَ۾~✓✌️💯 God, I love her very much 😪♥ یـادم نمیـره😊
الان که این امضام رو مینویسم ساعت ۵:۳۱ صبحه و بهشدت ناراحت و غمگینم بابت یه موضوعی که میدونم چندوقت دیگه برام هیچ ارزشی نداره همیشه دوست دارم ناراحتیامو یه جا بنویسم که موقع خوشحالیام بیام نگاهش کنم از یه طرف خداروشکر میکنم که اون ناراحتی گذشته از یه طرف به خودم مغرور نمیشم و میدونم ناراحتیای بدتری تو راهه😆
فک کنم از یکی از افسانه های ترکی ب همین نام گرفته شده که که قهرمان داستان سارای هستش و داستان قشنگی داره
هر چقد اسم زدم خطا داد اخرش چشامو بستم تن تن زدم رو کیبورد نتیجه اش شد اسمم😐😂 کابری دوممه با شماره تلفن دیه ام اون یکی کاربریمو معلوم نشد چی شداصن😐 ی جک بگم خالی نرم😐 ی مرده میخوره ب نرده ولی برنمیگردهههه در اشتباهی مییمیره😞😩🖤 نمیدونم چی تو مغزم گذشته که این چیزا رو تو بیوگرافی نوشتم😔✨