نه من در حد خیلی وحشتناکی بودم که شوهرم منو تنها نمیذاشت ولی با فکرای خوب و واقعا به مرور زمان و خور ...
مثلا الان یه فیلم دیدم دختره دید صدای پنجره میاد بادمیزذ به پرده رفت در رو بست ،شب بود ، بعد دید از تو اتاق صدایی میاد رفت دید یه نفر اونجاست حمله کرد بهش جیغ زد .من الان میگم من اینجور نشم کسی نیاد اینکارو کنه وقتی تنهام
منم وسواس دارم سعی میکنم روز به روز کمترش کنم وسواس شما چه مدلیه؟
نمیدونم شایدم وسواس نباشه ولی هر چی که هست خییییلی بده .مثلا پامیشم یکاری کنم میگم الان مغزم دستور داده که این کارو کنم همین فکره ک میاد نابود میکنه و خیلی فکرای دیگه