بچه ها چند روز پیش تاپیک زده بودم که دزد خونمون رو گرفتن. ۵شنبه رفتیم دادگاه. آوردنش جلوی قاضی انقدر قیافش وحشتناک بوددددد. بعد هرچی قاضی گفت قسم خورد و زیر بار نرفت.در حالیکه هم برادرش همسایه دیوار به دیوار ماست هم معتاده هم سابقه داره هم کپی شماسنامه اش رو تو خونه جا گذاشته بود. ولی قاضی منع تعقیب و بارزسی از خونه اش رو داد... تف تو این مملکت و قضاوتش... ☹
گفتم وقت خودتون رو تلف نکنید کسی با دزد کاری نداره
آگاهی گفت کافی بود دوباره قاضی بفرسته پیش ما انقدر میزدیمش تا به حرف بیاد. بعد گفت از من نشنیده بگیرید دوباره اعتراض بزنید. ما مخبر داریم گیرش میاریم اینبار قاطع بگید مطمئنیم کار خودشه بفرستن پیش ما به حرفش میاریم. گفت همیشه قاضی اول اینجا همینجوری حکم میده. گفت قاضی اعتراض میفرسته پیش ما. قاضی از ما ریز لیست اموال رو با قیمت خواست
آگاهی میزنه دزد اعتراف میکنه بعد میره پیش قاضی میگه زیر شکنجه اعتراف کردم قاضی باز آزادش میکنه به هم ...
گفت اینجا اعتراف کنه ازش نوشته و اثر انگشت میگیریم که بنویسه در صحت عقل و بدون شکنجه اعتراف کرده که نتونه بزنه زیرش. آگاهی اصفهان خیلی زبل بودن. قاضی هم بنظرم معقول بود حکمش چون دزد اقرار نکرد. آگاهی گفت اعتراض بزنید بقیه اش با ما...
قضیه اون فرق داشت با دزدی مقایسه نکنید یک بار دادگاه برید متوجه میشید داستان چیه
همین یبار که رفتیم و قیافه دزد رو دیدیم واقعا روحیه ام بهم ریخته. اصلا دست خودم نیست بخدا تا صدای اذان میشنوم یا یادم می افته ناخداگاه به پدر و مادرش لعن و نفرین میفرستم. به خودشم گفتم تا آخر عمرم پدر و مادرت رو فحش میدهم و لعنت میکنم