چرا ما زن ها انقد بدبختیم چرا.. میخام برم خونه بابام پدر مادرم هردو مریضن نمیزاره برم میگه بدون خودم نمیشع بری خودشم کار داره وقت نمیکنه. آخه چرا ما زن ها خدا آفرید برای آب خوردن باید اجازه بگیریم ولی برای پدر مادر خودش کم نمیزاره هیج وقت ولی با من اینجوریه 😭
در یک شب از شب های زیبا خدا تورا در دستانمان قراررداد و مارو لایق تو دانست از ان پس تو به زندگیمان رنگ ومعناو مفهوم دادی...پسرمون دارا عشق زندگیه مامانو باباش یه مردادیه جذاب
تو شوهرته من برادرمه😤😤😤دیشب باهم وحشتناک دعوامون شد...اونقدر ازدستش عصبیم که حد نداره..نمیدونم این زورگوییای اقایون کی تموم میشه..
سالیانه سالِ تو گُذَشتَم حَبسَم...گذشتهای ک تمومی نداره...(دیگه خستم از خاطرات موندگارت...،)🖤 (بزن یزنگ بمن،ک شده تنگ دلم)...🖤 حتی خودمم نمیدونم باخودم چند چندم....روزا بکنار ک دربین جمعی از زنده هام..شبا تا صبح تو گورستان در جمع مرده ها وعزیزانی ک با حسرت ازدستشون دادم،عزیزانی ک حتی فرصت نکردم برای اخرین بار ببینمشون، سرگردانم تکو تنها....نمیدونم این عذاب تاکی میخواد ادامه داشته باشه...کاش حداقل شخصیت اصلیه خودمو پیدا کنم..این تضادشخصیتی ازارممیده....
چون از اول اجازه میدین زندگیتون کنترل ش اگ از روز اول میگفتین من کنترل خودم رو خودم دارم چون ب حرف جامعه ک میگ زن باید مطیع مرد باشه گوش میدین و فک میکنین زن ب خاطر جسه ظریف ترش توان مقابله با مرد رو نداره خودتون رو ی ادم با قدرت تصمیم گیری نمیبینین و مردا هم شعورشون ب این نمیرسه
واقعا سخته منم دوس دارم برم مامان مو ببرم جاهایی که دوست داره... وظیفه مه... ولی شوهر بی درک و احساسم وقتی میخوام تنها برم جایی انگار میخوام برم با رفیقام خوشگذرونی و تفریح....یه جوری برخورد میکنه که آدم دیگه پشیمون میشه بگه میخوام برم جایی.... قبل ازدواجم نیازی به اجازه ی کسی نبود هرجا دوست داشتم می رفتم البته ناگفته نمونه جای بدی هم نمی رم اکثر اوقات با مامانم می رفتم بیرون.... حالا می دونم چه قدر دوس داره ببرمش بیرون ولی من به شدت شرمنده اش میشم.....
نه عزیزم بحث اجازه نیس وقتی زور میگه میگه زندگی من همین که هس چیکار کنم
شما حق دارین مامان باباتون رو ببینین من نمیدونم الان باید چیکار کنین چون اون دیگ ب این ک کنترل کنه عادت کرده و اگ سرپیچی کنین فقط نظم زندگیتون از اینی ک اس بیشتر ب هم میریزه لج میکنه یهو نمیزاره تا سر کوچه برین باهاش صبحت کنین خیلی اروم بگین ک منم ی ادمم حق دارم خونوادم ببینم و اینا