من تایپک قبلی گفتم من که بچه بودم میترسیدم از آمپول یا خون کشیدن بعد انقدر بحث میکردم جیغ و داد تا یه روز پرستاره سرنگ داد سوزنش در آورد گفت بیا تو ام آمپول بزن منم فکر میکردم واقعا آمپول زدم بعد ذوق کردم. الآن تزریقات بلدم ولی خودم بازم میترسم ولی کم