سلام
سه سال هست منو شوهرم باهمیم. اما اون تو این سه سال انقدر کم منو سورپرایز کرده یا مثلا برام گل و کادو خریده که شده برام ارزو.
وقتی خونه ایم باهام مهربونه. تو کارا کمک میکنه ولی وقتی چیزی لازمه باید به زور بفرستمش تا بره بخره.
به من میگه کاندومو تو باید بخری من خجالت میکشم!
وقتی باهم میریم بیرون انگار نه انگار کنارشم. مثلا اگر لباسم خاک باشه یا روسریم کج باشه نمیبینه که بهم بگه خودم تو شیشه مغازه جایی میبینم میفهمم.
هیزم نیست بگم حواسش به زنهای مردمه.
چهار ماه هست مادرش فوت شده
حالا اینارو گفتم حساب کنید از وقتی مادرش فوت شده اینا نصف شدن.
میدونم الان میگید اینارو دیدی چرا زنش شدی؟ اون موقع میگفتم شاید پولشو نداره!
خیلی دارم اذیت میشم.