همسر سرد

راحته باهات خب.  

دقیقا.انگار اخلاقای شوهرامون دقیقا مث همه.همیشه اگر ازش سوال بپرسم درمورد خودش.خواسته هاش .افکارش.و.... همشون رو بی جواب میزاره.میگه هیچی

میفهمم بانو. متوجهم تو ذوقتون میخوره. اما دارم میگم این چیزی نیست که حل نشه. با یخورده صبر و تلاش حل میشه. مثلا تو هم با ذوق و مهربونی تو چشاش نگا کن بگو آره خشک میشه اما اگه یه شاخه گل برا من بگیری من هیچوقت این لحظه رو یادم نمیره😍

یا مثلا دفعات بعدی اگه یخورده بینتون دلخوری پیش اومد و ازت خواست آشتی کنی بگو بنظرت چجوری آشتی میکنم؟ اگه گفت چجوری. با ذوق بگو اون روزی که رفتیم گل فروشیو یادت بیار. دفعات بعدی هر وقت قهر کنی گل میاره😅

منکه نمیدونم اینجاشو چکار کنم.چطوری از افکارش و خواسته هاش باخبر شم!!!!!

شوهرمنم   ... خیلی عجیبه برام.چقد روحیات و حرفاشون مث هم هس....دختر کجایی شما؟  ... خخ شوهر شما شوهر من نباشه؟  

البته من یه دختر دوساله دارما

من بیرجندیم.

شوهر من متولد ۶۸هستش.دی ماهیه.سه ساله ازدواج کردم.اینم بگم.تو جمع ها اصلا نظر نمیده و همش تابع جمع هستش .اصلا از خودش نظری فکری چیزی نداره .خیلی کم..اینقد اینو دوماداش نمیدونم چی میبینن بی جربزه میبینن چی بگم آخه.شوهر خواهر و آبجیش باهم دعوا کنن  مثلا صداش میکنن که های امین بیا نگا خواهرت کن چی میگه و کلی داد و بیداد و فحشو اینا....ولی اصلا امین دم نمیزنه.اصلا حرف نمیزنه  .نمیدونم چرا یه کلمه حرف نمیزنه

مث شوهر منه.عخ.چیزی نمیکه اینم.بعد میگم چرا چیزی نمیگی.میگه من جواب ندادم که خودشون خجالت بکشن.به نظرم عرضه جواب دادن ندارن انگار از بقیه میترسن که جواب نمیدن.میترسن شر بشه یا دعوا بشه.همیشه اون دور دورا هستن.خودشونو تو مسائل دخیل نمیکنن

اینقدرم بخاطر بقیه خودشو اذیت میکنه.مثلا یکی میگه میای اینکارو برا من انجامش بدی.درصورتی که ممکنه خیلی خسته باشه و کمر درد و زانو درد داشته باشه.سر کار خودش نره و از خودش و وقتش بزنه با بدبختی بره کار طرف رو راه بندازه.بعد که میاد شل و پل و خسته و ناراحت که از دل انجام نمیدم و مجبورم نه نمیتونم بیارم.روم فشار میاد و هیچ وقت منکه استراحت نداشتمو و غیره.میگم خب بنده خدا بگو نمیتونم یه دلیل الکی بیار و نیار و تموم.چرا اینقده خودتو میکشی برا این و اون