من نظری بهت میدم که اگه الان ۱۸ سالم بود و کسی بهم می گفت شاید این مسیر اشتباهی دانشگاه نمی رفتم الانم خیلی واسه خودم آدم مهم تری میشدم
من جای تو بودم میرفتم تو کلاس های که مربوط به یک فن و علاقه مورد نظرم باشه تحقیق می کردم
و راجع به اون کلاسی که رفتم کار پیدا می کردم و تمام تلاشم می کردم در یک حوضه ای مشخص پیشرفت کنم
دختر گل
من ۱۸ سالم که بود کنکور رتبه اوردم دانشگاه غیر انتفاعی
دیدم همه دارن میرن منم که دولتی قبول نمیشم
رفتم دانشگاه
این حرفها رو شاید خیلی ها تجربه کرده باشن
هر روز یک نوع استرس جدید ،یک روز امتحان یک روز پروژه ،یک روز عوض شدن استاد ،یک روز کتاب ،یک روز طرح هایی که از خودشون اختراع می کردن ،....
اصلا توضیحش بی خوده
من در یک کلام از دانشگاه هیچ چیزی یاد نگرفتم
فقط وقت خودم تلف کردم
ای کاش رفته بودم جهاد دانشگاهی کلاس عکاسی می رفتم
یا میرفتم یک ساز یاد می گرفتم
یا می رفتم راجع به گل خانه کلاس
یا میرفتم کلاس زبان
یا میرفتم کلاس .........
هر چیزی می رفتم و راجع به همون میرفتم سر کار الان اوضاعم خیلی بهتر بود
واسه چی میشنی این کتاب ها رو می خونی وقتی اصلا علاقه نداری
اگه علاقه مند به موضوعی هستی راجع بهش تو اینترنت بخون
متوجه میشی کجا بری کلاس و پیگیری کن که تو این جامعه که همه دارن ک و ن چپکی میدن یک کار خوب پیدا کنی
با تشکر که این عرایض بنده رو نوش جان فرمودید