شوهرم تو گوشیم یه پیامی دید از مامانم که به خانواده شوهرم توهین کرده بود یادم رفته بود پاک کنم شوهرم روی خانوادش حساسه برگشت به من گفت با خانوادت باید قطع رابطه کنی وگرنه میری خونه بابات چه تلفنی چه رفت و آمدی باید قطع کنی بفهمم با مامان و خواهرت رابطه داری میذارمت خونه بابات فقط می تونی جواب تلفن باباتو بدی.بچه ها حالم خرابه من بیماری وسواس فکری و میگرن و سردرد تنشی دارم این مسائل برام سمه انقد تو شوکم نمی دونم فردا زنده میمونم یا نه الان باید چیکار کنم خدایا کمکم کن دارم دق میکنم تروخدا یه چیزی بگید
خودتو بزن به مریضیییی
ای وای بگردم، قانعش کن بگو مادرم گفته، تقصیر من چیه؟؟!
تازه ۲۹ بهمن اولین سالگرد ازدواجمون بود
اون از خانواده تو بد میگه ک تو گفتی قطعا حق باهاشه فکر کن تو جای اون بودی
برو خونه ی بابات بزلر ببینیم چه گوهی میخواد بخوره شوهرت عنتر
بحث کن بعد خودتو بزن مریضیییی غش کن
من هزاری دردودل کنم مادرم اجازه توهین نه تنها بخودش بمنم نمیده
الان شوهرت داغه زیاد سربسرش نذار چنروز بگذره ارومتر میشه
وقتی نیست با مادرت تماس بگیر جریانو تعریف کن نهایت از دل شوهرت دربیاره
هیچی ترسیدم عیب نداره ی چند روز مشکلی نیست حالا بگو اگر تو ب خونوادت حساسی خوب منم حساسم بعدشم من وسواس فکری دارم میشه بگی مثلا چ فکراهایی
ولش کن جو گیر شده تهدید کر ه یادش میره ،زیاد ضعف نشون نده
از دلش درار
الان عصبانی بوده..بعدا که اروم شد یک توجیه درست و حسابی بکن که فراموش شه
خر بزه خوردی باید پای لرزش هم باشی
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
