ببین من دوسال درگیر این قضیه بودم.. ما قصدمون ازدواج بود.. بهتره بگم من قصدم ازدواج بود... تو دوسال کلی پول ازم گرفت به بهانه ساختن زندگی و پس انداز و این حرفاوو خودم با چشام چندین بار خیانتشو دیدم.. وقتی ازش میپرسیدم چرا اینکارو میکنی.. میگفت نمیدونم.. مرد 28 ساله معنی وفاداری رو نمیدونست...
عین بچه های کوچیک فقط حرف بابشو گوش میداد..آخرشم باباش مثل نی نی دستشو گرفت برد یه شکلات خوشمزه (دختر دوستشو گرفت واسش) من و احساس و آبرو و مالمم که هیچی.. هیچی به هیچی
مردها موجودات نفرت انگیزی هستن.. هیچوقت تمام خودتو برا یه نفر.. حتی اگه نور چشماتم باشه خرج نکن...یه روزی میرسه که جز خودت هیچکی رو نداری... این تجربه منه