خانوما شما برید خونه یکی از فامیلای درجه یک برای کاری دو سه روز بمونید که رفت و امدهای نزدیکم دارین ولی صابخونه خودش شام نخوره به شما بگه چیزی برات درست کنم چیزی میگید؟ دارم از گرسنگی میمیرم خودشون چیزی نمیخورن شبا منم روم نمیشه بگم برا من چیزی درست کنی با میوه و آب خودمو سیر میکنم
دیگه صبح میرم ان شاا... مجبور شدم وگرنه دیر به دیر میام تا جایی که بشه
به امید خدا سفرت بی خطر ولی جون من یه تبکه ای بنداز و برو بزار دل من خنک شه
از دیگران شکایت نمیکنم بلکه خودم را تغییر میدهم💪 چرا که کفش پوشیدن راحت تر از فرش کردن دنیاست مبارزه انسان را داغ میکند و تجربه انسان را پخته میکند هر داغی روزی سرد میشود ولی هیچ پخته ای دیگر خام نمیشود
ماهم یبار رفته بودیمخونه دایی مامانم بعد دخترش از تو کیفش کلی پسته دراورد پوست گرفت داد بچش اونجاهم ...
واقعا برامنم عجیبه این کارهاشون. باور کن سالی یه بار پسته نمیبینه فقط اونروز اورده که بگن یعنی یعنی ما میخوریم به بچه اهمیت میدیم . خجالت از سنشون نمیکشن
حداقل چند تا دونه کیکو بیسکوییتو ابمیوه میزاشتی تو کیفت...من راستش خونه مادرشوهر اوایل روم نمیشد زیاد بخورم یه چی تو کیفم داشتم همش که نصف شبا میخوردم😑