من یبار بچه بودم مامانم داشت پشت بابام غر میزد ی فحش کوچولو هم داد اون وسطا.. من تابابام اومد بهش گفتم بابامم اخم کرد گف یبار دیگ خبرچینی کنی من میدونم وتو😐😟😂
زیباترینم 💙روزی تورا در درونم حس خواهم کرد حس گرمی تو تمام رگ های مرا پرمیکند گویا دوباره عاشق خواهم شد کوچولوی من ..دنیای من.. تو وصل میشوی ب بهشت ومن وصل میشوم ب تو .. و بهشت اینگونه کشیده میشود ب زیرپاهای من ..
خیلی جالبه اگه وقت داشتم میرفتم گوگل کلی مقال راجبش پیدا میکردم میخوندم..
امممم
مثلا از اتفاقات بدی که ممکنه به خاطر خبرچینی پیش بیاد حرف بزن براش بگو باعث دعوا بین آدما میشه دعوا خیلی کار بدیه. آدم بدجنسا از دعوا درست شدن بین بقیه خوشحال میشن..
خدای خوبم؛ این شعر بخشی از احساس تازهی من نسبت به تو رو بیان میکنه: " مرا هزار امید است و هر هزار تویی/شروع شادی و پایان انتظار تویی /بهارها که ز عمرم گذشت و بی تو گذشت /چه بود غیر خزان ها اگر بهار تویی/دلم ز هر چه به غیر از تو بود خالی ماند / در این سرا تو بمان ای که ماندگار تویی/شهاب زودگذر لحظه های بوالهوسی است /ستاره ای که بخندد به شام تار تویی /جهانیان همه گر تشنگان خون من اند/ چه باک زان همه دشمن چو دوست دار تویی /دلم صراحی لبریز آرزومندی است/ مرا هزار امید است و هر هزار "تویی"شاعر:سیمین بهبهانی