سلام .من حدود6ماهه باوجودداشتن یه دختر5ساله ازهمسرم جداشدم اماوقتی ازمحضراومدیم بیرون همسرم گفت به خوانوادت نگوجداشدیم من مجبوربودم جدابشیم وحتی برام خونه گرفت وانجاهستیم وهرزگاهی میام خونه مادرم مثل روال قبل زندگی بااین تفاوت که من جداشدم امامتوجه شدم ایشون بایه خانم مطلقه دررابطس الان اصلانمیدونم چی کارکنم دارم دیوانه میشم
واه چرادیونه بشی ..شماازاون جداشدی دیگه
چه رابطه عجیبی
وا چرا جدا شدین ؟ چرا گذاشتی اون تصمیم بگیره که به خونوادت بگی یا نه
یعنی خانواده هاتون نمی دونن از هم جدا شدید؟!!
چقدر ببخشید بیشعوره و شما ساده!!جدا شده رابطه هم داره میگه به کسی نگو اونم به خانوادت!!شما دیگه با ایشون هیچ نسبتی نداری
خب مگه طلاق نگرفتی دیگه با هرکسی باشه یا برعکس به هیچ کدومتون مربوط نیست چون ایشون دیگه شوهر شما نیست شاید داره ازدواج میکنه
چرا نگفتی به خانواده ت
وقتی طلاق گرفتی چکار داری اون با کی هست روان خودتو بخاطر اون بهم نریز جداشدین که
اگه خواست اون بوده طلاق شما خیلی ساده ای
نفهمیدمچی شد؟! ینی جدا شده بودین و همچنان رابطه داشتین؟!
یکی اینکه خیلی اشتباه کردی ک نگفتی چ دلیلی داره ک نگی
در واقع شدی سرپوش برای کارای یکی دیگه
وظیفش بوده برات خونه بگیره
ضمن اینکه باهرکی هست تو دیگه جداشدی ازش روابطش ب تو ربطی نداره ://
فقط خانوادت و خانوادش رو در جریان بزار
جدا شدید بازهم باهم زندگی میکنید؟؟کلا عجیبه
به خدا شما حالتون خوش نیست قحطی اومده مگه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
45 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
