راهنماییم کنین الا خیلی عصبیم
مادرشوهرم تن لشش مریضه داره میمیره (باهم حرف نمیزنیم و مقصر اونه خانوادمو فحش داده تهدیدم میکنه همش میگ ب پدر شوهرت میگم تورو بزنه زبونتو کوتاه کنه) خلاصه تن لشش رفته یه شهر دیگه دکتر (ک غلط میکنع برا تفریح رفتن وگرنه کی بخاطر دکتر ۳ ۴ ماه میره شهر دیگه ) خلاصه شوهر من تو خونه تنهاس الا بنظرتون من باید اونجا باشم یا جاریم اونجا باشه ما دوساله عقدیم ب شوهرمم میگم مادرت میخاد مارو از هم دور کنه میگع بهم فکرتو خراب نکن