دراز میکشم کلی فکر وخیال میکنم اعصابم که کلی ریخت بهم پا میشم خودمو جمع و جور میکنم به ظاهر میخندم حال خودمو خوب نشون میدم تا کسی نگه چته چون معمولا تودارم می رم دوش میگیرم بعدش میگم حال بد فایده نداره یا با خواهر کوچیکم بازی میکنم یا چیزی میخورن یا فیلم میبینم اینقدر تلقین میکنم به حال خوب که خوب شم اینم بدون اگه از کسی یا چیزی دلت گرفته مثلا بی محلی عشقت حالتو خوب کن با سر حالی تمام فرداش رفتی پیشش اینقدر انرژی مثبت بده به خودت که حال دوتاتون خوب شه
هیشکی اندازه خود آدم نمیتونه تو حالش تاثیر گذار باشه