2777
2789
عنوان

«شعر٩»

| مشاهده متن کامل بحث + 69110 بازدید | 13597 پست

اگر توصیه پزشکی را قبول ندارین حداقل این پند را جدی بگیرید؛👌😃

دلا خو کن به تنهایی

که از تن ها بلا خیزد

سعادت آن کسی دارد

که از تن ها بپرهیزد ...💎

در من کسی جان میدهد هر شب با خاطراتی سرد و تکراری ...دیوانه جان کی میشود اصلا ، از حال و روزم دست برداری ...؟دلبستگی طعم گسی دارد ، با بغض های قصه درگیری ...دستت که از دستش جدا باشد .‌..دست خودت را هم نمیگیری ...ویرانه ها را خوب میفهمم ...استادِ ماندن زیر اوارم .. لبخند بر لب میزنم اما .... درد وخیمی در سرم دارم ...درد وخیمِ در سرم هستی احساسِ پوچی بینِ اشعارم .‌..پلکی بزن پیش از عبورت یک ...مُردن به چشمانت بدهکارم ...ما را به جرمِ عاشقی کُشتند...با چوبه ای از جنس ویرانی ...حتما تصور میکنی خوبم ....!!!افسوس اصلش را نمیدانی ...!             

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

سنگ اندیشه به افلاک مزن دیوانه

چونکه انسانی و از تیره سرتاسانی

زهره گوید که شعور همه آفاقی تو

مور داند که تو بر حافظه‌اش حیرانی

در ره عشق دهی هم سر و هم سامان را

چون به معشوقه رسی بی سر و بی سامانی

راز در دیده نهان داری و باز از پی راز

کشتی دیده به طوفان خطر میرانی

مست از هندسه‌ی روشن خویشی مستی

پشت در آینه در آینه سرگردانی

بس کن ای دل که در این بزم خرابات شعور

هر کس از شعر تو دارد به بغل دیوانی

لب به اسرار فروبند و میندیش به راز

ور نه از قافله مور و ملخ درمانی

عمری پای تو نشستم که منو حالا ببینی ، تو مثل کوهی که باید منو از بالا ببینی


🕷-----------🕸---------------

زندگی سینما نیست

تئاتر زنده است ! 

کات نداره،

اگه خرابش کردی نباید بقیشو ببازی

فقط میتونی بقیشو بهتر بازی کنی!💎

در من کسی جان میدهد هر شب با خاطراتی سرد و تکراری ...دیوانه جان کی میشود اصلا ، از حال و روزم دست برداری ...؟دلبستگی طعم گسی دارد ، با بغض های قصه درگیری ...دستت که از دستش جدا باشد .‌..دست خودت را هم نمیگیری ...ویرانه ها را خوب میفهمم ...استادِ ماندن زیر اوارم .. لبخند بر لب میزنم اما .... درد وخیمی در سرم دارم ...درد وخیمِ در سرم هستی احساسِ پوچی بینِ اشعارم .‌..پلکی بزن پیش از عبورت یک ...مُردن به چشمانت بدهکارم ...ما را به جرمِ عاشقی کُشتند...با چوبه ای از جنس ویرانی ...حتما تصور میکنی خوبم ....!!!افسوس اصلش را نمیدانی ...!             

دنیای من یه چهار دیواری لحظه هام بوی تاج گل میده

دو تا دست برده از ساعد من و سمت دره هل میدن


زندگیم و سکندری رفتم این خیابون چقدر تاریکه

رد خون مثل سایه باهام رو تنم زخم تیغ گزلیکه


قلبم و توی الکل انداختم عشقم لهجه قفس داره

طرح یه دست سرخ رو هر دست هنوز این سینما نفس داره


من تو این سینمای خاک شده فیلم های پر از جنون دیدم

من رفیقای جون جونیم و سرد بی جون شده تو خون دیدم


رو لب تیغ عاشقت بودم رو لب تیغ زندگی کردیم

راهمون از تو خون گذشت اما کاش می‌شد دوباره برگردی


روی آسفالت لاله زار انگار یه نفر داره چونه می‌ندازه

کی می‌دونه تو پایتخت امشب تیغ چندتا ضامنی بازه


من هنوزم قدیمیم مثل قهرمانای اون فیلما

تو که رنگت عوض شده د بگو پس چرا ضجحه می‌زنه دنیا


ما کجای قروق زمین خوردیم که هنوز روی زانو راه می‌ریم

خواب‌هامون رو رگ زدن اما اونقدر زنده‌ایم که می‌میریم


کوچه از هر دو سمت بن بسته لکنت رو خط بزن از این فریاد

بعد از این دیگه شیر و خط یکیه بعد از دیگه هر چه بادا باد


رو لب تیغ عاشقت بودم رو لب تیغ زندگی کردیم

راهمون از تو خون گذشت اما کاش می‌شد دوباره برگردی

عمری پای تو نشستم که منو حالا ببینی ، تو مثل کوهی که باید منو از بالا ببینی

نگاهم که کردی دلم پر گرفت

  دلم غربت زنگ آخر گرفت 

 نگاهم که کردی سکوتم شکست 

 درون دلم عشق گویی نشست  

نگاهم که کردی زمان صبر کرد  

دل آسمان را پر از ابر کرد  و 

بعد از نگاه تو باران گرفت  و

 عشقی درون تنم جان گرفت  

نگاهم کن و باز با من بمان 

 تو حرف دل بی کسم را بخوان  

نگاهم کن ای زندگی بخش من 

با قلبم از عشق حرفی بزن

💎♣️

در من کسی جان میدهد هر شب با خاطراتی سرد و تکراری ...دیوانه جان کی میشود اصلا ، از حال و روزم دست برداری ...؟دلبستگی طعم گسی دارد ، با بغض های قصه درگیری ...دستت که از دستش جدا باشد .‌..دست خودت را هم نمیگیری ...ویرانه ها را خوب میفهمم ...استادِ ماندن زیر اوارم .. لبخند بر لب میزنم اما .... درد وخیمی در سرم دارم ...درد وخیمِ در سرم هستی احساسِ پوچی بینِ اشعارم .‌..پلکی بزن پیش از عبورت یک ...مُردن به چشمانت بدهکارم ...ما را به جرمِ عاشقی کُشتند...با چوبه ای از جنس ویرانی ...حتما تصور میکنی خوبم ....!!!افسوس اصلش را نمیدانی ...!             

بی تو من زنده نمانم...
بی تو طوفان زده ی دشت جنونم
صید افتاده به خونم
تو چه سان می گذری غافل از اندوه درونم؟
بی من از کوچه گذر کردی و رفتی
بی من از شهر سفر کردی و رفتی
قطره ای اشک درخشید به چشمان سیاهم
تا خم کوچه به دنبال تو لغزید نگاهم
تو ندیدی.
نگهت هیچ نیفتاد به راهی که گذشتی
چون در خانه ببستم،
دگر از پای نشستم
گوییا زلزله امد،
گوییا خانه فرو ریخت سر من
بی تو من در همه ی شهر غریبم
بی تو کس نشود از این دل بشکسته صدایی
برنخیزد دگر از مرغک پربسته نوایی
تو همه بود و نبودی  
تو همه شعر و سرودی
چه گریزی ز بر من؟
که ز کویت نگریزم
گر بمیرم ز غم دل،
به تو هرگز نستیزم
من ویک لحظه جدایی؟
نتوانم نتوانم
بی تو من زنده نمانم.....


هما میرافشار

از قضاوت مردم دلگیر نشو

مهم تویی 

مهم خودتی که 

میفهمی دارن اشتباه میکنن 

مهم اینه که 

الان میفهمی کی لیاقت تو رو داره 

اینکه میفهمی نباید برای همه 

از خودت مایه بذاری 

از برداشت مردم نترس...💎♣️

در من کسی جان میدهد هر شب با خاطراتی سرد و تکراری ...دیوانه جان کی میشود اصلا ، از حال و روزم دست برداری ...؟دلبستگی طعم گسی دارد ، با بغض های قصه درگیری ...دستت که از دستش جدا باشد .‌..دست خودت را هم نمیگیری ...ویرانه ها را خوب میفهمم ...استادِ ماندن زیر اوارم .. لبخند بر لب میزنم اما .... درد وخیمی در سرم دارم ...درد وخیمِ در سرم هستی احساسِ پوچی بینِ اشعارم .‌..پلکی بزن پیش از عبورت یک ...مُردن به چشمانت بدهکارم ...ما را به جرمِ عاشقی کُشتند...با چوبه ای از جنس ویرانی ...حتما تصور میکنی خوبم ....!!!افسوس اصلش را نمیدانی ...!             
برد تیم استقلال رو  به تمام استقلالی ها تبریک عرض میکنم.....😃😃😃👌 ♣️♣️♣️💎♣️💎♣️💎💎💎

تیم فقط تراختور 🤪😅

میگن وقتی سجده میکنی فکر کن سرت رو روی پای خدا گذاشتی از وقتی شنیدم دلم نمیخاد سرمو از سجده بردارم .......

@پری_کوچولو۲۴  

@hadis133  

@nafiseh133  

@nafasam1370  



شهریور

با تمام دلبستگی هایش می گذرد !

بی خیال معشوقه اش می شود

بار سفر می بندد

و جای خود را به مهر می دهد !

فقط خدا کند مهر دیگر دل نبازد.

پاییز

طولانی شدنش خسته می کند آدم را !

خسته از تنهایی ...

خسته از هوای بی کسی ...

خسته از خش خش 

خاطرات ...!!

متعهد💍.... گلستون ميشه اين خونه                                               همينجورى نميمونه....🥀🌲

شهريست در كنار آن شط پر خروش

با نخلهاي در هم و شبهاي پر ز نور

شهريست در كناره آن شط و قلب من

آنجا اسير پنجه يك مرد پر غرور

شهريست در كناره آن شط كه سالهاست

آغوش خود به روي من و او گشوده است

بر ماسه هاي ساحل و در سايه هاي نخل

او بوسه ها ز چشم و لب من ربوده است

آن ماه ديده است كه من نرم كرده ام

با جادوي محبت خود قلب سنگ او

آن ماه ديده است كه لرزيده اشك شوق

در آن دو چشم وحشي و بيگانه رنگ او

ما رفته ايم در دل شبهاي ماهتاب

با قايقي به سينه امواج بيكران

بشكفته در سكوت پريشان نيمه شب

بر بزم ما نگاه سپيد ستارگان

بر دامنم غنوده چو طفلي و من ز مهر

بوسيده ام دو ديده در خواب رفته را

در كام موج دامنم افتاده است و او

بيرون كشيده دامن در آب رفته را

اكنون منم كه در دل اين خلوت و سكوت

اي شهر پر خروش ترا ياد ميكنم

دل بسته ام به او و تو او را عزيز دار

من با خيال او دل خود شاد ميكنم

عمری پای تو نشستم که منو حالا ببینی ، تو مثل کوهی که باید منو از بالا ببینی
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

یه سوال

پنگوین0 | 16 ثانیه پیش
2791
2779
2792