2777
2789
عنوان

«شعر4»

| مشاهده متن کامل بحث + 53327 بازدید | 8664 پست

خدا قلم زد و شب را ادامه دار کشید

مرا مسافر شب های انتظار کشید


تو را شکفته و مغرور و سنگدل، اما

مرا شکسته و بی تاب و بی قرار کشید


تو را کنارِ سحرگاه شاد پیروزی

مرا حوالی اندوه بی شمار کشید


میان خنده و غم، جنگ شد، دریغا غم

به خنده چیره شد و دورِ من حصار کشید


غمی که بر سرم آمد از آشنایان است

همان غمی ست که هر لحظه شهریار کشید


«کجا رواست که از دست دوست هم بکشد

کسی که این همه از دست روزگار کشید😔❤

از سخن چینان شنیدم آشنایت نیستم 🖤❤ خاطراتت را بیاور تا بگویم کیستم ❤🖤

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

زندگــی خیلی کوتاه است بدی ها را ببخش ! یک عاشقِ واقعی باش! ❤️ 

یک عاشق واقعی ام

و همیشه متاسفانه میبخشم

 ///موهیتا راست میگف اهواز شهر عاشقیه شهر دیوونگیه ❤ خدایا شکرت بابت همه چی♥💫///

یک عاشق واقعی ام و همیشه متاسفانه میبخشم

نتونستن گاهی اوقات کلمه ی غم انگیزیِ،
گاهی اوقاتم خیلی شیرینه!
مثلا وقتی کسیُ دوست داریُ نمیتونی بهش بگی خیلی غم انگیزه...
یا مثلا وقتایی که حرفی تو دلت سنگینی میکنه و نمیتونی به زبون بیاریش...
اما یه وقتایی نتونستن خیلی شیرین میشه...
مثلا وقتایی که نمیتونین ازهمدیگه بگذرین،
وقتایی که نمیتونین دوری همو تحمل کنین،
وقتایی که نمیتونین عاشق هم نباشین...!

میگن وقتی سجده میکنی فکر کن سرت رو روی پای خدا گذاشتی از وقتی شنیدم دلم نمیخاد سرمو از سجده بردارم .......


آنقدر از حادثه پُرم

که وقتی به خانه می رسم

تلویزیون ، لم می دهد روی کاناپه

تا مرا تماشا کند ...

خستگی ام می پَرد روی رخت آویز

عینک ام با روزنامه ی عصر پاک می شود

و چشم هام می روند بخوابند ...

اما دست هام هنوز در دست های تو

در قدم زدنی پاییزی

در خیابانی جا مانده اند.


#وحید_پورزارعوحید پورزارع

عشق را باید با تمامِ گستردگی‌اش پذیرفت ،

تنها در جِسم نمی‌توان پیدایش کرد ،

بلکه در جسم و روح و هوا ،

در آینه ،

در خواب ،

در نَفس کشیدن‌ها ..

انگار به ریه می‌رود

و آدم مدام احساس می‌کند بزرگ و بزرگ‌تر می‌شود .

میگن وقتی سجده میکنی فکر کن سرت رو روی پای خدا گذاشتی از وقتی شنیدم دلم نمیخاد سرمو از سجده بردارم .......

آدم از یک جایی به بعد

دیگر خودش را به در و دیوار نمیکوبد

از هر چه هست و نیست شاکی نمیشود، از آدم ها فاصله نمی‌گیرد

از هیچ کس، دیگر متنفر نمیشود

دیگر گریه نمیکند، غصه نمی خورد، از حرف کسی نمی رنجد

دیگر شعر نمیخواند

موسیقی گوش نمیدهد

به کسی زنگ نمی زند

کسی هم به او زنگ نمی زند

دیگر صدایی، اتفاقی، بوی عطری، اسمی، زنگ تلفنی، نامه ای، خاطره ای

حرفی، یا رنگ پیراهنی حواسش را پرت نمی کند

آدم از یک جایی به بعد، دیگر منتظر نمی ماند

دیگر عجله نمی کند

دیگر حوصله اش سر نمی رود

دیگر بی قرار نمی شود

می دانی؟

آدم از یک جایی به بعد

فقط تماشا می‌کند...😔❤❤

از سخن چینان شنیدم آشنایت نیستم 🖤❤ خاطراتت را بیاور تا بگویم کیستم ❤🖤
نتونستن گاهی اوقات کلمه ی غم انگیزیِ، گاهی اوقاتم خیلی شیرینه! مثلا وقتی کسیُ دوست داریُ نمیتونی بهش ...

ایکاش برا هر دو طرف صدق کنه

اونموقع زیباست نتونستن

 ///موهیتا راست میگف اهواز شهر عاشقیه شهر دیوونگیه ❤ خدایا شکرت بابت همه چی♥💫///

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792