2777
2789
عنوان

«شعر ٣»

| مشاهده متن کامل بحث + 20221 بازدید | 3056 پست
آدمهای خوب  همیشه لبخندِ معرکه ای بر لب دارند .. و  نگاهی پرنفوذ و زیبا  و در عمی ...

بیا تا قدر یکدیگر بدانیم

که تا ناگه زیکدیگر نمانیم

چه آمد برسراقوام و خویشان

که گردید جمعشان اینطور پریشان

شعر در مورد قدر یکدیگر را دانستن

چرا فامیلها ازهم جدایند

 چرا دوستان رفیقان بی وفایند

چرا خواهر زخواهر میگریزند

برادر بابرادر  درستیزند

شعر در مورد قدر یکدیگر را دانستن

چرا دختر ز مادر ننگ دارد

پدر با بچه هایش جنگ دارد

چرا مهرو محبت کیمیا شد

همه دوستی رفاقت ها ریاشد

بیا تا قدر یکدیگر بدانیم....!💎

در من کسی جان میدهد هر شب با خاطراتی سرد و تکراری ...دیوانه جان کی میشود اصلا ، از حال و روزم دست برداری ...؟دلبستگی طعم گسی دارد ، با بغض های قصه درگیری ...دستت که از دستش جدا باشد .‌..دست خودت را هم نمیگیری ...ویرانه ها را خوب میفهمم ...استادِ ماندن زیر اوارم .. لبخند بر لب میزنم اما .... درد وخیمی در سرم دارم ...درد وخیمِ در سرم هستی احساسِ پوچی بینِ اشعارم .‌..پلکی بزن پیش از عبورت یک ...مُردن به چشمانت بدهکارم ...ما را به جرمِ عاشقی کُشتند...با چوبه ای از جنس ویرانی ...حتما تصور میکنی خوبم ....!!!افسوس اصلش را نمیدانی ...!             

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

هیچ کس اشکی برای ما نریخت

 هر که با ما بود از ما می گریخت


 چند روزی هست حالم دیدنیست

 حال من از این و آن پرسیدنیست


 گاه بر روی زمین زل می زنم

 گاه بر حافظ تفال می زنم ...


 حــافـــظ جانانه فــالـم را گرفت

 یک غزل آمد که حالم را گرفت:


 ما ز یاران چشم یاری داشتیم

 خــود غــلـط بــــود آنچه می پنداشتیم . .💥



در من کسی جان میدهد هر شب با خاطراتی سرد و تکراری ...دیوانه جان کی میشود اصلا ، از حال و روزم دست برداری ...؟دلبستگی طعم گسی دارد ، با بغض های قصه درگیری ...دستت که از دستش جدا باشد .‌..دست خودت را هم نمیگیری ...ویرانه ها را خوب میفهمم ...استادِ ماندن زیر اوارم .. لبخند بر لب میزنم اما .... درد وخیمی در سرم دارم ...درد وخیمِ در سرم هستی احساسِ پوچی بینِ اشعارم .‌..پلکی بزن پیش از عبورت یک ...مُردن به چشمانت بدهکارم ...ما را به جرمِ عاشقی کُشتند...با چوبه ای از جنس ویرانی ...حتما تصور میکنی خوبم ....!!!افسوس اصلش را نمیدانی ...!             

هوا خیــــلــی غبـــار آلــــوده.......


حـــواســت باشه ســــگ و گــــرگ رو نمیــــــشه تشــــــخیص داد ......


زمانی گـــــرگ را میشـــناســـی کـــه دریــــده شـــدی....


قصــــه خـــوابیدن وجـدان ها


روی خـوابیدن اصحـاب کهف را سفیـد کرده است😐🙄😒


خدایــا آیــه ای هم بـرای ایـن نـازل کن ...🤲



در من کسی جان میدهد هر شب با خاطراتی سرد و تکراری ...دیوانه جان کی میشود اصلا ، از حال و روزم دست برداری ...؟دلبستگی طعم گسی دارد ، با بغض های قصه درگیری ...دستت که از دستش جدا باشد .‌..دست خودت را هم نمیگیری ...ویرانه ها را خوب میفهمم ...استادِ ماندن زیر اوارم .. لبخند بر لب میزنم اما .... درد وخیمی در سرم دارم ...درد وخیمِ در سرم هستی احساسِ پوچی بینِ اشعارم .‌..پلکی بزن پیش از عبورت یک ...مُردن به چشمانت بدهکارم ...ما را به جرمِ عاشقی کُشتند...با چوبه ای از جنس ویرانی ...حتما تصور میکنی خوبم ....!!!افسوس اصلش را نمیدانی ...!             

آهای مردم شهر 

حواستان ب حرفهایتان باشد 

دلِ انسانها شیشه نیست ک با بازدمِ نفسهایتان 

رویِ آن "ها" کنید و بعد با یک انگشت قلبی بکشید و 

اشک ریختنش را تماشا کنید و لذت ببرید ...

عشقِ یک طرفه را ب شیشه ی دلِ یک انسان نچسبانید 

اگر. رویِ شیشه ی  نازکِ دلِ  انسانها قلبی کشیدی 

حتی اگر زن هستی اما مردانه ب پایش بمان و بایست ...!

تویی که مرا در سقوط میبینی ...آیا تا کنون اندیشیده ای .....شاید خود وارونه ایستاده ای؟!..👅😉

کوچه

وقتی کوچه بود

که عبور تو بود

سلام نگاه تو بود

کوچه وقتی کوچه بود

که باران بود

پرستو بود

هزار رویای بر زبان نیامده بود

وگرنه کوچه چه بود

جز راهی اندک

با آدم هایی اندک؟❤🌹

از سخن چینان شنیدم آشنایت نیستم 🖤❤ خاطراتت را بیاور تا بگویم کیستم ❤🖤

شعر کودک

من و بابا پوشیدیم کت و شلوار براق

دکمه هاش و نبسته ، آخه شده کمی چاق

بابا با خنده میگه خانوم ما رفتیم ، بیا

مامان جلوی آینه مشغول آلا ویرا 

بالاخره مامانم میرسه از لای در

جوری که من نشنوم بابا می گه : چه جیگر

صدای ضبط ماشین تا آخرش بلنده

پاشنه ی کفش مامان گیر می کنه به دنده

با ناخن مصنوعی دست می کشه رو سرم 

میگه میرقصی امشب قربونون چشمات برم؟

بابا از توی آینه ابروش و می ده بالا 

یعنی نخیر چه معنی میده آخه این کارا

خلاصه ما رسیدیم به تالار عروسی 

تو قسمت زنونه با یه آهنگ قرتی...

ماه چین 


شعر کودک من و بابا پوشیدیم کت و شلوار براق دکمه هاش و نبسته ، آخه شده کمی چاق بابا با خنده میگه خ ...

ماشالا👏👏👏

دیگه کشف شدی😂😂

تعطیل🚫                                                                                 
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792