شعر کودک
پستونکم گم شده ، نق می زنم دوباره
مامان پِیِش میگرده تو دهنم می ذاره
من و بغل می کنه من میکشم موهاشو
با این که دردش اومد گم می کنه صداشو
من و میشونه آروم کناره یه عروسک
دارم بلند میخندم من و میده قلقلک
پوشک من کثیفه مامان من و می شوره
میپیچه لای حوله آخ که چقد صبوره
ادامه دارد...
ماه چین بداهه