@ماه_تنها
از روزی که تو را دیدم
سطر و ستون عمودی و افقی تمام جدول ها شده اند؛
هشت حرفی!
«دوست دارم»
میترا سلیمانی
گفته بودم به کسی
عشق نخواهم ورزید
آمدی و همه ی
فرضیه ها
ریخت به هم ...
Somebody Save Me
از من بعید بود؛ ولی عاشقت شدم!
از تو بعید نیست جهان عاشقت شود...
ما را به جز خیالت، فکری دگر نباشد
در هیچ سر خیالی، زین خوبتر نباشد
کی شبروان کویت آرند ره به سویت
عکسی ز شمع رویت، تا راهبر نباشد
ما با خیال رویت، منزل در آب دیده
کردیم تا کسی را، بر ما گذر نباشد
هرگز بدین طراوت، سرو و چمن نروید
هرگز بدین حلاوت، قند و شکر نباشد
در کوی عشق باشد، جان را خطر اگر چه
جایی که عشق باشد، جان را خطر نباشد
گر با تو بر سر و زر، دارد کسی نزاعی
من ترک سر بگویم، تا دردسر نباشد
او
مسافری بود که به دوردست پرید
و من آن چمدان
که در فرودگاه جا ماند
حالا
بین مقیمان دست به دست می شوم
بی آنکه کسی رمز مرا بداند...
آبا عابدین
بغض کردیم و حسودان جهان
شاد شدند
دلمان تنگ شد و قافیه ها
ریخت به هم
من که هرگز به تو نارو نزدم
حضرت عشق
پس چرا زندگی ساده ی ما
ریخت به هم ؟ 
| همچو اندوه باش محبوبم؛ و با من بمان |
💛||
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
