ای خدا.....حس میکنم همسرم دیروز یه غلطی کرده....اومد خونه هیجان زده بود ...یه بار عصبانی یه بار خوشحال هی تو فکر یه جوری بود یه بارم گفت امروز روزم باطل شد ...چون تایم کاریش زیاد بود زود خوابید فردا هم زود باید بره ....نفهمیدم چی میگفت ...چون روزه بودم و کلی خونه رو تمیز کرده بودم وتا ساعت 11.30 شب منتظرش بودم شامو باهم بخوریم فشارم یکم پایین بود و حواسم نبود الان داره حرفاش یکی یکی یادم میاد ..😯