ما از اول عید تا الان تقریبا هرشب خونه پدر شوهریم که اون دوتا خاهرشوهرمم هستن که من ب یکیشون الرزی دارم هروقت باشه ناخوداگاه اخم میکنمو اصن ی وعضی لبته بخاطر اینکه احساس میکنم کم محلی میکنه بهم امروزم تا غروب اونجا بودیم بعد که اونا اومدن من ب همسری گفتم پاشیم بعد دیگه مامانش اومد اصرار اصرار برین دوراتونو بزنین بیاین باباشم دیگه بدتر که زود بیان بعد اومدیم تو ماشین شوهرم گفت حرکت جالبی نبود و قهر کرد اومدیم خونه باباش ز زد من گفتم بریم گفت نه اصلن میخای بیای اونجا اخم کنی حرف نزنی زشته گفتم خاهرت اینطوریه گفت خب حالا اون نریم بهتره الانم قهریم بعد دوس دارم ی چیزی بگم فردا که اون متهم باشه نه من
دوست عزیزم هموطن تو خونه موندن علاوه بر اینکه برای سلامتی خودمونه وظیفه هم هست.کی گفته فقط نماز خوندن و روزه گرفتن جز وظایفه بخدا بیرون رفتنت حق الناسه من یکی که راضی نیستم ازت نمیگذرم.....
دیروز جاریمو بعد مدت ها دیدم انقدر لاغر شده بود از خواهر شوهرم پرسیدم چطور انقدر لاغر شده، بهم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم گرفته، من که از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم لینکشو میزارم شمام شروع کنید تا الان که راضی بودم.
مشکل از خودته ک هر شب هرشب میری خونه پدر شوهرت و اینقدر شوهرت رو پرو میکنی
من عاشق دوقلو ام یعنی میشه یه روزی بیام بگم دوقلوهای منم تو راهن 😍😍منتظرتونم خوشگلای من 😍😍اگه اهل کتاب خوندن هستی کتاب های خوب به منم معرفی کن❤️اگه سوال درمورد پرنده داری میتونی از من سوال کنی من پرورش دهنده عروس هلندی هستم❤️اگه سوال درمورد کیک تولد داری بازم میتونی از من سوال کنی چون من یه قناد خونگیم😍❤️لطفا اگه گروه یا کانال انرژی مثبت دارین به منم معرفی کنید❤️من امسال میخوام شغل خودمو حرفه ای تر،از همیشه راه بندازم لطفا برای موفقیتم یه صلوات بفرستین مرررسی❤️❤️
لحظه ی دیدنت انگار که یک حادثه بود... حیف,چشمانِ تو این حادثه را دوست نداشت... سیب راچیدم و در دلهره ی دستانم... سیب را دید ولی!!!دلهره را دوست نداشت... تا سه بس بودکه بشمارد و در دام افتد... گفت یک....گفت دو.... افسوس سه رادوست نداشت... من و تو خط موازی......!؟؟؟ نرسیدن.......!؟؟؟هرگز........ دلم این قاعده ی هندسه را دوست نداشت. درس منطق نده دیگر تو به این عاشق که... از همان کودکی اش مدرسه را دوست نداشت..... .