من همسرم تمام حسابهای بانکیش رو به نام من صلح کرده.چون باباش اینا هم از بیمه همسرم هستن ازشون تعهد محضری گرفت که خدای نکرده اگه همسرم اتفاقی براش افتاد خانوادش ادعایی نکنن
من دارم تو سر میزنم ک راضیش کنم خونه رو به نامم بزنه دعا کنید راضی بشه
چون کلا به مرد جماعت اعتماد ندارم
لااقل یه سرپناه داشته باشم
ما با کمک پدرم خونه خریدیم ولی بنام شوهرمه
شوهرم یکبار جلوی خانوادش گفت میخوام خونه رو بنام زنم بزنم البته روی یه حرفی یه اینو گفت
مادرشوهرم گفت وا چه فرقی میکنه بنام کی باشه
بعد من ماشین خریدم ولی مجبور شدم بنام شوهرم بکنم
ولی به کسی نگفتیم بنام شوهرمه
دخترم یه بار گفت ماشین مامانم
مادرشوهرم میخواست بچه یه ذره ای رو قورت بده گفت دیگه این حرفو نزنیا
خدا هیچکسو محتاج هیچ کس نکنه حتی به شوهرم اصلا اهل سخاوت نیست فقط به خانوادش بی منت میده ،منکه این همه پشتش بودم اونروز جلو مامانش میگه من سر عروسیم به هیچکس تکیه نکردم منت نداره روسرم روپای خودم وایسادم دریغ از یه کلام که بابا زنم پول پیش مغازمو جور کرد زنم نصف پول عروسی رو زنم طلا خرید که الان زرتو زورت بابام میگه بفروش انگار ن انگار
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
