مادرشوهرم امشب شب یلداگرفته بود خونش همه بودن بجزمن😔😔والبته خواهرشوهراولیم ک راهش دوره نیومده بود..شوهرم میگ مادرم بهم گفته بودمن یادم رفته بودبهت بگم وقتی ام شوهرم سربزنه همه میگفتن عه چرانیوردیش واینا..البته مادرم ایناخونم بودن ولی اگ میدونستم امشب یلدامیخوان بگیرن بعدازظهرمیرفتم خونشون چون مادرم بعدازظهررفت..آش رشته گذاشته بودن شامشونم فلافل بودک مادرشوهربرام فرستاده بود..خیلی ناراحتم ک نرفتم😔😔دلم پوسیدتوخونه..یه هفته س ک خونم هیچ جانرفتم..الان همشون پیش همه نشستن دارن میگن ومیخندن..امامن چی؟