2777
2789
عنوان

دعوا خیلی بد

892 بازدید | 39 پست

سلام من3ساله که ازدواج کردم با دوتا جاریام صمیمی هستم جوری ک همه حرفا و رازاشونو ب من میگن اون دوتا اا باهمدیگه نمیسازن یکی از جاریام میریزع تو خودش بی سروصدا میکشه کنار وقتی ناراحت میشه بی محلی میکنه جوری ک طرف بسوزه_ولی جاری دومیه حتی وقتی که حق باهاش نباشه داد و قال راه میندازه گریه میکنه ادای سکته ایارو درمیاره_جاری دومی همیییشه بد اونیکی جاریمو میگه همش مبگفت چشمش دنبال شوهرمه هروز این حرفو میزد ک ببین دارز کشید ببین اونکارو کرد _همش دنبال بهانس 

خدایا مرسی بابت هدیه ی قشنگی که بهم دادی...!

خب؟

نگران فردایت نباش خدایه دیروز وامروزت،خدایه فرداهم هست😊ما اولین بار است بندگی میکنیم او قرن هاست خدایی میکند،بهش اعتماد کن🙏🙏💕خدایه خوبم من بهت ایمان دارم من مطمعنم زندگیمو درست میکنی بهت ایمان دارم 💜انشالله

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

تا اینکه یه روز اون دوتا رفتن یه اتلیه از بچه هاشون عکس گرفتن _عکسا که اماده شد جاریم ک ارومه رفت دوتا از عکسای بچه هاشو گرفت _

خدایا مرسی بابت هدیه ی قشنگی که بهم دادی...!

فقط اونجایی که جاریت وسط دعوا ادای سکته ایا رو درمیاره

من باشم انقدررررررررررررر میخندم که همونجا جان به جان آفرین تسلیم کنم😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂

قرن بیست و یک برای بقیه کشورهاست، ما نهایتا سال دوم هجرت باشیم     

جاری دومبه وقتی فهمبد خیلی بش برخورد گفت چطور عکسای منو نبرده حساب نکرده_خلاصه انقد ناراحت شد غر زد و حرف زد تهشم گفت تز طرف من بگو ک خیلی ناراحتم هم اینکه قضیه ی اتلیه و هم اینکه بهش بگو جلوی شوهرم استین کوتاه نپوشه

خدایا مرسی بابت هدیه ی قشنگی که بهم دادی...!

این قضیه واسخ خیلی وقت پیشه _من احمقم رفتم گفتم عزیزم ناراحته که عکساشو نیوردی _گفت خب چرا بیارم عکسای اون8_7تا بود واسه من3تا بعدشم من زنگ زدم ادرس گرفتم بعدش رفتم یعنی خبر داشت 

خدایا مرسی بابت هدیه ی قشنگی که بهم دادی...!

بهش گفتم وقتی میری اونجا استین بلند بپوش واسه چی حرف بیاریم پشت سر خودمون گفت برادر شوهرام مثل داداشامن گفتم شاید تو اینطوری فکر مفکنی _کلی اصرار کرد ک کی این حرفو زده گفتم خودت بهتر میدونی 

خدایا مرسی بابت هدیه ی قشنگی که بهم دادی...!
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز