چمیدونم انگلا! 😒😒با اینکه میبینن متاهلم حتی با بچم بودم راننده شماره داد،😨 باردار بودم با ماشین دنبالم هی میومد یه لحظه ترمز کرد برگشت گفت چقد بدم سوار شی😰، با شوهرم و بچم درمانگاه بودیم یارو تا چشم شوهرمو دور میدید زل میزد بهم یه لحظه شوهرم پسرمو برد بیرون هوا بخوره من آمپول داشتم پسره اومد از کنارم رد شد تیکه انداخت البته نفهمیدم چی گفت، 😒تنها بیرون رفتنی که دیگه بدتره😔😔😔