داستانتو خوندم خیلی اشک ریختم
چقدر شبیه همیم
من دخترم رو از دست دادم و بعد اون نازا شدم
مادر شدم اما آغوشم خالی موند
همه راهی رفتم
روزگار سخت
منم موهام سفید شدن زودتر از خواهرهام
خودت که بهتر میدونی
چه شبهایی که التماس خدا کردم
چه شبهایی که تمام تنلم میلرزید از اشک و آه و گریه فقط به شوهرم میگفتم تو رو خدا قرآن بخون برام
انگار دیگه هیچ پناهی نداشتم
هنوز هم دستام خالیه
یه دختر دارم اما قد یه دنیا ازم دوره😢😢😢😢😢
باید صبر کنم عمرم به پایان برسه که ببینمش
ای خدااااااااااااااااااااااااا
اولین بار که صدامو شنید خندید هنوز تصویرش جلوی چشمامه ای کاش میتونستم بغلش کنم😭😭😭😭😭😭
تو رو خدااااااا برام دعا کن
قسمت میدم برام دعا کن
تو درد منو میفهمی برام دعا کن
😭😭😭😭😭