نمیدونم از دست خودم دیگه چیکار کنم تا میام بگم به به چه شوهری دارم گند میزنم 🤣🤣خیلیا داستان زندگی منو میدونن منو نامزدم چن سال همو میخواستیم اما خانواده ها به شدت مخالف بودن و یکی از دلایلشم یکی از دخترای فامیلشون بود که میخواستن بدن به شوهرم حالا بعد از کلی سختی بهم رسیدیم امشب رفتم خونه پدر شوهرم اینا دیدم دختره اونجاست با نگاهش داره منو قورت میده منم هی لبخند میزدم که مثلا برام مهم نیست 🤣 شوهرمم فهمیده بود بعد دختره مسخره یه جوک مسخره تعریف کرد شوهره منم خندید اون لحظه که خندید گور خودشو کند دیگه منم با چشام بهش فهموندم اومد دستشو گذاشت رو دستم هی دستمو کشیدم بیرون نذاشت هی میوه پوست میکند دختره ام پوزخند میزد انگار شوهرم دوست پسرش بوده خیلی حرصم گرفته بود حالا بقیه کاراش بماند از خونشون اومدیم بیرون تا شوهرم صدام کرد گفتم هیسس اسم منو نیار برو به فلانی بخند گفت عزيزم بخدا خنده دار بود من عاشق توام و این حرفا که همه میزنن حالا سوار ماشین شدیم من پکر بودم رسیدیم نزدیک خونه گفت بیا یکم قدم بزنیم منم گفتم الکی چرا حال خودمو خراب کنم رفتم قدم زدم باهاش یهویی گفتم چرا خانوادت از این دختره خوششون میومد شوهرمم گفت من نمیدونم من گفتم انتخابم تویی دیگه بیخیال دختره شو گفتم باشه ولی قیافه دختره از جلو چشمم کنار نمیرفت منم گفتم دیگه جایی که اون باشه نباید بریم شوهرمم گفت ببین مسئله رو داری بزرگ میکنی گفتم چیه هاااا نکنه یه حسی بهش داری که میخندی بهش یا میخوای بری جایی که اون هست شوهرمم گفت دیگه داری شورشو در میاری ها منم قهر کردم اومدم برگردم برم پام گیر کرد لب جدول انقد ضایع شدم که نگم براتون بعدشم شوهرم منو آورد خونه ولی باهاش قهرم چرا خدایی آنقدر بد شانسم من به دختره خیلی حساسم و همش احساس خطر میکنم
#پست اول
و خدایی که به شدت کافیست❤️میشه هر کی امضامو دید یه صلوات مهمونم کنه 😍💕
بانمک بودن با بیشعور بودن فرق داره ...رُک بودن با بیادبی فرق داره، اجتماعی بودن با پررویی و چَتر بودن فرق داره،زرنگ بودن با "سر دیگران کلاه گذاشتن" فرق داره ....و مشکلات ما دقیقا از آنجایی شروع شد که این تفاوتها را درک نکردیم!