2733
2734
عنوان

قسمتی از زندگی من

| مشاهده متن کامل بحث + 3358 بازدید | 91 پست
الان از زندگیت راضی هستی؟همسرتو دوس داری؟

زندگی خوبی دارم نسبتا, فک میکنم راضیم... ولی خب همه بالاخره کمبودهایی احساس میکنن ومنم مستثنانیستم. بله همسرم مرد پرتلاشیه وبرای زندگیمون زحمت میکشه, ولی اونجورکه باید عاشقش نیستم

متاسفانه هرروزم بخاطرمسایل اقتصادی وشرایط فرهنگی به تعدادمادران شاغل اضافه میشه واین وسط بنظرمن مقصر ...

درسته واقعا اگه به بچه ها اموزش بدیم از خیلی چیزا جلوگیری میشه اما متاسفانه بیشتر این آزار ها از سمت کسی اتفاق میوفته که پدر و مادر بچه بهش اعتماد دارن کاش انقدر راحت بچه رو با آشنایان تنها نزاریم

منم تجربه مشابهی داشتم تو بچگیم البته نه جنسی ولی چندین سال مورد آزار و اذیت بودم و انقدر منو میترسوند که به کسی چیزی نمیگفتم


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

خانواده شما خیلی دیگه راحت با موصوع برخورد کردن . منم مامانم کارمند بود ما سه تا دختر بودیم اصلا اجا ...

بله خانواده ی من خیلی سادگی بخرج دادن, میگم من تمام همبازیام پسربودن ,هم بچه های عمه هام وهم همسایه ها, چه بسااگه محمدنبودومراقبم نبود بدترازایناسرم میومد. منم الان خیلی خیلی حساس شدم وبچم بااینکه پسره اصلاوابداحاضرنیستم به کسی بسپارم 

2728

طفلک هم تو 

هم محمد 

بچگی عاشق بوده و بچه 

متاسفانه تو گذشته قریب به اتفاق مردا ازین شیطنتهای بچگی هست

قایق ببینیم گریه مان میگیرد...رنگین کمان ببینیم گریه مان میگیرد...پیتزا ببینیم گریه مان میگیرد...رقص ببینیم هم...ترانه ببینیم هم...کورد ببینیم...بلوچ ببینیم...عرب ببینیم...فارس ببینیم هم...زیارت قبول ای چشم های اشک آلود!!!

منم یکی از پسرای فامیلمون از بچگی بهم ابراز علاقه میکرد و بعد خواستگاری ولی من موقعیت های بهتر داشتم و باهاش ازدواج نکردم 

میشه واسه حاجتم یه صلوات بفرستین ،ممنونم تیکر رسیدن به حاجتم هست

منم روی بچم خیلی حساسم و اگه حتی با بچه ها بره توی اتاق مدام نگاه میکنم و دلهره دارم که کسی ازش سواستفاده نکنه

میشه واسه حاجتم یه صلوات بفرستین ،ممنونم تیکر رسیدن به حاجتم هست
اکنجا ک گفتی درد داشتی ینی دخول باهات داشت؟بکارتت چی پس؟ اگه ناراحت میشی جواب نده بازم ببخشید عزیزم

نه دخول نبود, راستش خودم وقتی بزرگترشدم واین مساله رو فهمیدم همیشه ازاین موضوع واهمه داشتم که نکنه بلایی سرم اومده ومن نفهمیدم, ولی خداروشکرسالم بودم. دردش مربوط میشد به پشت

2740

مرسی داستانتو گفتی واقعا این مسائل پیش میاد اونم پسرم نوجوون بوده نمیدونسته داره چکار میکنه ولی باید بزرگترا مراقبتون میبودن.

امیدوارم تو زندگی الانت خوش باشی

یه بارداری پوچ و سقط از سرم گذشت؛ و دوباره یه سقط خودبه خودی، دعا کنید منم لایق مادر شدن باشم...
طفلک هم تو  هم محمد  بچگی عاشق بوده و بچه  متاسفانه تو گذشته قریب به اتفاق مردا از ...

بله ومن هنوزم گاهی باتصورخوبیاش تورویافرومیرم و اونا رو تو همسر خودم میگردم و وقتی پیدا نمیکنم خیلی خیلی ناراحت ومایوس میشم, خصوصا وقتی حال محمد رومیبینم که مطمینم هنوزم مثل من توگذشته سیرمیکنه

عزیزمممم... نمیدونم چرا اون موقع انقدازش بدم اومده بود, من شناخت خوبی از مردانداشتم وواقعانمیدونستم ...

خدا بهت صبر بده ان شاءلله.منکه دلم مثله گنجشک ه.داستانت منو بهم ریخت.موفق باشی

دلم یه همدم ه توووپ میخواد.سیراب بشم از محبت.
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   رستا۷۰۹  |  5 ساعت پیش
توسط   عطرخدا  |  5 ساعت پیش