من چادر سر سرم بود عادت هم نداشتم
روی قالی نشسته بودیم بعد صحبت که پاشدیم بریم پیش بزرگترا
گوشه چادر اومد زیر پام تا قدم رو راست کردم همش سر خورد افتاد رو زمین حالا با عجله میگردم دنبال سرش که دوباره بندازم رو سرم پیدا نمیشد لامصب
بعد از کشتی با چادر برگشتم دیدم شوهرم با تعجب و یک خنده کوچولو نگام میکنه
آب شدم