پیاده شد رفت؟
لابد بهش گفتی سمیه نرو
بقیشو نمیگی؟!
بالاخره میگی بقیشو یابریم
خب تا اینجاش خودت مقصری این همه مدت رفتی کلاس و گواهینامه گرفتی پنهون کاری کردی ناراحت کنندس ازتم میپرسه دروغ میگی؟ زشته بخدا
بعد پلیس گفت که گواهینامه و مدارک ماشینو بدین سمیه گفت گواهینامه نداره پلیس هم نگام کرد و گفت نداری گفتم چرا دارم و دادم بهش و جریمه کرد و برگشتیم تو ماشین و بازم کمربندشو نبست و پلیس دید واومد گفت خانوم کمربندتونو ببندین و بست در حین راه گفت نگه دار پیاده شد و من راحت شدم بعد دیدم اومد خونمون و یه شماره حساب داد به بابام و گفت فلان قدر پول بریزین به حساب می خوام گواهینامه بگیرم بابام گفت فک کنم باید شوهرت پول بده نه من
اخه نشستی پشت فرمون
عقلت نرسید پلیس بگیردت دروغت لو میره؟؟؟؟؟؟خب خودت زمینه درگیریو فراهم کردی
اگه قرار بود نگی چرا رفتی دنبالشون
حالا که رفتی چرا دروغ گفتی مشخص بود پلیس گیر میده دیگه
رفتارهای نسنجیده و بچگونه
بابا یه گواهینامه بوده خواستگار دکتر و پولدار نبوده که ازش پنهنون کردی
هردوتون بچه آید
مادر و پدرتون وی میکشن از دست این دختر و عروس
بخدا من همچین عروسی از عرض و طول ب دو قسمت مساوی تقسیمش میکردم بچه پررو
مگه واجبه بگه سمیه دارم میرم کلاس .سمیه هم خودش رو بی ارزش میکنه که قهر میکنه برای اینکه تو گواهینامه گرفتی خوب اینم بره بگیره .این حرکت کمربند نبستنش خیلی لوس بود
ایییییی😂😂😂😂😂
چع عروس بی تربیتی
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
