برو بخر،دستت کن بذار بترکه از حسادت
عروس ما هم همین جوری بود.انگار خودشو رقیب ما میدونست.من خواهرم در برابر تمام بدیهاش و حرفهاش سکوت کردیم و هروقت داداشم واسش کادو میخرید و مسافرت میرفت ما داداشمو بیشتر تشویق کردیم و هی ب عروسمون گفتیم عه مثلا چرا جای ۴ تا النگو ۶ تا نخریدی.یا چرا این انقد طلاهات سبکه و ....
الان کمی بهتر شده،ولی هنوززززز حسادت میکنه