بچه ها اول بگم من و جاریم هیچوقت اختلاف نداشتیم و حرفی بینمون نبوده و من خودم شخصا خیلی هم بهش احترام میزارم و دوسش دارم
همیشه گفتم ۴خواهر شوهر دا م که خیلی بهشون علاقه دارم و برای این جاریمم همینطور بودم
ایشون با خانواده همسرم زندگی میکنه و ما تو یه شهر دیگه ایم
چهار شنبه سوری برای هفتمین بار توی لین زمستون رفتیم که جاریم قبل رسیدن ما رفته خونه پد یا خواهرش و ما اصلا ندیدیمش
حتی پسرش که همسن پسر منم هستش و به گفته بچه ها به زور با خودش میبره
قبلا هم چند باری رفته بود اما هر دفعه نه و اینکه پسرشم میزاشت بمونه ولی این چند دفعه اصلا
اینم بگم همیشه میکه خوش به حالت شوهرت چقد خوبه کاش همسر منم اخلاق برادرشو داشت و از این حرفا