اگه شوهر تو بچتو برداره ببره چیکار میکنی؟ اگه یه بچه دیگه داشتی و اون رو از خونه بیرون میکرد چیکار میکردی؟ اگه هربار مشکلاتش با تو رو سر بچه ات خالی میکرد چیکار میکردی؟ اگه کتک میزد اگه جلو همه بهت میگفت هرزه چیکار میکردی؟ شاید حق با تو باشه شاید عاقلانه اش این بود که میرفتم ازش شکایت میکردم ب جای اینکه بگذرم نه؟ میخوام بدونم اینجا تصمیم عاقلانه چیه؟
نه از اول به این شدت نبوده، در ضمن من هیچ علاقه ای به ازدواج با اون نداشتم خوش دست بردار نبود،مشکل منم بیشتر از زمان تولد دختر کوچیکم شروع شد، من دیگه غروری واسم باقی نمونده که بخوام اونم بذارم زیر پام، سه سال هر بلایی دلشون خواست سر من آوردن هرچی دلشون خواست تو این سه سال غرورمو خورد کردن و بهم توهین کردن، ولی دیگه نمیتونم ببینم با بچم این رفتارها بشه، از اولم اینو بهش گفتم که من همه چیزو تحمل میکنم جز بدرفتاری با بارانو، از وقتی هم که این کوچیکه دنیا اومده گیر داده به باران که اون بره
ببین عزیزم از فاطمه زهرا بخواه زندگیت بهت برگردونه خیلی صداش کن بخدا جوابت میده
منم از ته دلم ازش خواستم شوهرت بهت ب زندگیت برگردونه
کل تاپیکات خوندم الهی از عالم غیب معجزه بشه تو زندگیت
تو هم برا من دعا کن🌷
عزیزم میدونم چی میگی .چون همه ی تاپیکاتو خوندم.باور کن دوساعت طول کشید الانم چند دقیقه از تموم کردنش میگذره ولی هی یادم میاد و اشک میریزم.الهی ب حق همه اشکایی ک پای تاپیکات ریخته شده خدا زندگیتو راست و ریس کنه.
این ذکرو بخون ساکتش میکنه هر وقت ورر زد.ببخشید ناراحت شدم.
صمُ بکمُ عمیُ فهم لایرجعون
اها نوشته بودی ک مهد میره .خواهرت خونش کجا بود؟چون مهد میره هم نمیشه گفت مصلا صب تا شب پیش کسی بمونه وگرنه نوکرشم بودم.
بهرحال من بیکارم صب تاشب .هررر موقع کاری بود بگو بدون تعارف منم تنها و غریبم بدم نمیاد ک ی همدم داشته باشم
اولین بار بود تو دنیای مجازی گریه کردم دلم واسه دخترت اتیش گرفت.چقدر مغرور هستی مادری باش.اما تو که هیچ پشت وپناهی نداری چرا داری با احساسات بچه ها بازی میکنی.حداقل باران کسی رو نداره اونو نگه دار کوچیکه رو بزار پیش باباش.هرچی باشه پدرشه.میخوای دوتادختر رو دور خونه های مردم دور بدی چی بشه.اصلا میدونی چه ضربه ای میخورن و یا ممکن چه بلای سرشون بیاد.شوهرت اگه اینقد بد بود اون بچه از ترسش پیشش نمیرفت .یا زبونتو کامل کوتاه کن وزندگی کن یا بچه رو بده به باباش.پدر بچه باران رو قبول نمیکنه دیگه از ناپدری چه انتظار داری.هروقت کار گیر اوردی اوضاعت خوب شد و دیدی به بچه پیش پدرش بد میگذره برو شکایت کن و تحویل بگیرش
چی داری میگی کلا از قضیه بی خبری من هیچ کدوم از بچه هامو ول نکردم و پیش کسی نذاشتم، فقط دو سه روز باران رو فرستادم خونه خواهرم که از این محیط دور باشه یکم حال و هوایش عوض شده که البته اونم با میل کامل رفت چون عاشق خالشه ترو قران یا جریانو کامل بخون و قضاوت کن یا اصلا قضاوت نکن چون خدا سر خودتم میاره ها
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
32 ثانیه پیش
33 ثانیه پیش
33 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
