2777
2789

خونه مادرشوهرم بودیم شام...بعد از تموم شدن غذا گفت معدم چقد درد گرفت دستشو فشار داد رو شکمش دوتا گوز زد...ماهم که مثلا نشنیدیم😂😂😂😂😂😂

❤همیشه واسه همدیگه دعای خوب کنیم خدا اینطوری بیشتر دوسمون داره❤

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

چند روز پیش خواستگارم اومده بود جلوی محل کارم منو ببینه.من رفتم تو ماشینش نشستم از استرس که کسی نبینه.اومدم بهش بگم شما کار بدی کردید اومدین اینجا گفتم شما خیلی غلط کردید اومدید

خونه مادرشوهرم بودیم شام...بعد از تموم شدن غذا گفت معدم چقد درد گرفت دستشو فشار داد رو شکمش دوتا گوز ...


وای چه راحت مثل اینکه باکسی رودروایسی نداره😂😂

همانا بایاد خدا دلها آرام گیرد

یه شبم تو نامزدی من شب خونشون میخواستم بخوابم منو شوهرم پیش هم خوابیدیم برقا خاموش شد بعداز ده دقیقه شروع کرد به رگ باری زدن به جان خودم فک کردم رید تو جاش انقد خندیدم شوهرم از من بدتر 😂😂😂

❤همیشه واسه همدیگه دعای خوب کنیم خدا اینطوری بیشتر دوسمون داره❤
اونقد درمورد گوز گفتین گوزم گرف 😄😄

دستشویی اوردی تو تاپیک خیالمونو راحت کردی 

هر کی احساس دفع داشت جایی نره همینجا خودشو خالی کنه😂😂😂

❤همیشه واسه همدیگه دعای خوب کنیم خدا اینطوری بیشتر دوسمون داره❤
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792